مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
(آيه 269).برترين نعمت الهى !.بـا تـوجـه بـه آنـچـه در آيـه قـبل گذشت , كه به هنگام انفاق , وسوسه هاى شيطانى داير به فقر و جـذبـه هاى رحمانى در باره مغفرت و فضل الهى آدمى را به اين سو و آن سو مى كشد, در آيه مورد بـحـث سخن از حكمت و معرفت و دانش مى گويد, چرا كه تنها حكمت است كه مى تواند بين اين دو كشش الهى و شيطانى فرق بگذارد, وانسان را به وادى مغفرت و فضل بكشاند و از وسوسه هاى گـمـراه كـنـنده ترس از فقربرهاند, مى فرمايد: ((خداوند دانش را به هر كس بخواهد (و شايسته بداند)مى دهد)) (يؤتى الحكمة من يشا).((حكمت )) معنى وسيعى دارد كه ((معرفت و شناخت اسرار جهان هستى )) و((آگاهى از حقايق قرآن )) و ((رسيدن به حق از نظر گفتار و عمل )) حتى نبوت را شامل مى شود.سـپـس مى فرمايد: ((و هركس كه به او دانش داده شده است خير فراوانى داده شده است )) (ومن يؤت الحكمة فقد اوتى خيرا كثيرا).و بـه گـفـتـه آن حـكـيـم : ((هركس را كه عقل دادى چه ندادى و هركس را كه عقل ندادى چه دادى !)).و در پايان آيه مى فرمايد: ((تنها خردمندان متذكر مى شوند)) (وما يذكر الا اولواالا لباب ).مـنـظـور از ((اولـواالا لـباب )) (صاحبان عقل و خرد) آنهايى هستند كه عقل و خردخود را به كار مى گيرند و در پرتو اين چراغ پرفروغ , راه زندگى و سعادت را مى يابند. [ شنبه 14 مرداد 1391برچسب:برترين نعمت الهى , ] [ 21:1 ] [ اکبر احمدی ]
[
[ جمعه 13 مرداد 1391برچسب:شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن(ع), ] [ 18:42 ] [ اکبر احمدی ]
[
امام حسن(ع) اسوه ایثار و کرامت
بی گمان جود و بخشش و انفاق از خصلتهای والای انسانی است که مطلوب همه انسانهاست و موجب ایجاد الفت و همدلی در میان آنها می شود. امامان معصوم(ع) جملگی در کنار سایر خصلتهای اخلاقی و انسانی که داشتند به جود و بخشندگی نیز معروف بودند که امام حسن(ع) نیز در میان آن بزرگواران از این حیث از برجستگی و عظمت خاصی برخوردار است. مقاله حاضر سعی در معرفی گوشه هایی از سیره عملی امام حسن(ع) در زمینه انفاق و کرم و بخشش و ایثار دارد. با هم آن را از نظر می گذرانیم. آموزه های کرامت ● تو در راه خدا آزاد هستی ادامه مطلب [ جمعه 13 مرداد 1391برچسب:امام حسن(ع) اسوه ایثار و کرامت, ] [ 18:37 ] [ اکبر احمدی ]
[
امام حسن (ع) و آموزههای تربیتی
·چند نمونه از رفتارهای تربیتی امامعلیه السلام درآمد
تربیت امروزه نه تنها در جوامع و خانوادههای مسلمان مورد توجه قرار گرفته و هر پدر و مادری آرزو میكند كه فرزندان خود را طبق رهنمودهای صحیح و اصول و ارزشهای والای انسانی و الهی تربیت نموده و در آینده فرزندی رشد یافته و كارآمد داشته باشد بلكه اهداف عالی و اخلاقی تعلیم و تربیت از مهمترین دغدغههای جهانی است. سازمان ملل متحد در بند2 از ماده 26 اطلاعیه جهانی حقوق بشر مقرر داشته است كه: تعلیم و تربیت باید به توسعه شخصیت انسان و تقویت و احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی متوجه گردد و تفاهم و اغماض و مودت را بین كلّیه ملل و دستههای نژادی و مذهبی به وجود آورد و موجب پیشرفت فعالیتهای ملل متحد در راه حفظ صلح شود.(1) موضوع این نوشتار افزون بر اهمّیتی كه در خود مسئله تربیت وجود دارد به نقطه نظرات شخصیتی برمیگردد كه خود نمونه بارزی از یك انسان كامل و تربیت یافته در مكتب نبوی، علوی و فاطمی است و هم چنین پرورش دهنده فرزندانی است كه هر كدام به نوبه خود به عنوان اسوههای عالی و تجلی ارزشهای والای انسانی در تاریخ بشر میدرخشند. امام حسن مجتبی(ع) همان شخصیت تربیت یافته در دامان رسالت است كه پیامبر اكرم(ص) در مورد وی فرمود: حسن پسر من است ،او از من است. او نور چشم من و روشنائی قلب من میباشد، او میوه جان من است، او سید و آقای جوانان اهل بهشت است. او حجت خدا بر امت من میباشد. دستورات او دستورات من و سخن او سخن من است، كسی كه از او پیروی كند او از من است و كسی كه با دستورات او مخالفت كند از من نیست.(2) خصلتهای زیبا و كمالات عالی انسانی آنچنان در وجود مقدس وی میدرخشد كه حتی دشمنانش را نیز به اعجاب و تحسین واداشته است. ابن حجر عسقلانی از دانشمندان اهل سنت مینویسد: هنگامی كه حسن بن علی(ع) از دنیا رفت یكی از دشمنان سرسخت آن حضرت در تشییع جنازه او گریه میكرد. حسین بن علی(ع) به او گفت: تو با آن همه اذیت و آزار و مخالفت كه در مورد برادرم روا میداشتی باز هم گریه میكنی؟ او گفت: انّی كنت افعل ذلك الی احلم من هذا و اشار بیده الی الجبل؛(3) من به كسی بدی میكردم و آزارش میدادم كه صبورتر و حلیمتر از این كوهها بود. در مورد مقام ارجمند آن حجت الهی همین بس كه حضرت سیدالشهدا(ع) با آن عظمت و جلالت خویش در مقابل دستورات و اوامر امام حسن(ع) تسلیم محض بود. امام باقر(ع) فرمود: ما كلّم الحسین بین یدی الحسن اعظاماً له؛(4) امام حسین (ع) به خاطر رعایت عظمت امام حسن(ع) هیچ گاه در مقابل سخن او حرفی نمیزد.
سیره تربیتی امام حسن(ع)در سیره تربیتی امام حسن(ع) مسائل تربیتی و نكات باریك روان شناختی قابل توجهی دیده میشود كه میتواند به عنوان الگو و روش صحیح تعلیم و تربیت كودكان مطرح شود و بهترین فنون پرورش كودكان برای والدین و مربیان است. بر اساس روش تربیتی امام مجتبی(ع) بعد از این كه به زمینهها و بسترهای مناسب در تعلیم و تربیت پرداخته شد، با ایجاد ارتباط عاطفی و بكارگیری شیوههای صحیح تربیتی به رشد و پرورش فرزندان اقدام میشود. در این شیوه مسائل اساسی و ریشهدار تربیت، عوامل و نقش آفرینان در این صحنه، شیوههای اصلاح رفتار و جلوگیری از لغزشها، صفات و شرائط مربیان برتر، راههای مقابله با مشكلات و حل آنان، تربیت دینی، اهمیت الگو و سرمشق، موانع و آفات تربیت، اهمیت خانواده و نقش بنیادی والدین از جمله مواردی است كه مورد توجه قرار گرفته است كه برخی از آنان در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد. اهمیت تربیت انسان موجودی ترقی خواه و دارای استعداد كمال است و برای سیر تكاملی خویش لازم است با پیروی از یك روش تربیتی قوی و كامل تلاش نماید و در كنار پرورش جسم در تعالی روح خود و فرزندانش نیز كوشا باشد و گرنه ماهیت انسانیاش را از دست خواهد داد. امام حسن مجتبی(ع) در مورد اهمیت تربیت معنوی و روحی میفرماید: «عجبت لمن یتفكّر فی مأكوله كیف لایتفكّر فی معقوله فیجنّب بطنه مایؤذیه و یودع صدره ما یردیه؛ تعجب میكنم از فردی كه در غذای جسمانی خود فكر میكند (كه سالم و بهداشتی و پاكیزه باشد) اما در غذای روح و جان خویش نمیاندیشد»، در نتیجه شكم خود را از غذاهای زیانبخش حفظ میكند ولی برایش اهمیتی ندارد كه افكار پلید و ناپسند در روان او وارد شده و وجودش را در معرض افكار پست و انحرافی قرار دهند. ادامه مطلب [ جمعه 13 مرداد 1391برچسب:امام حسن (ع) و آموزههای تربیتی , ] [ 18:16 ] [ اکبر احمدی ]
[
امام حسن مجتبي عليه السلام بعد از پدر پس از آن که حضرت علي عليه السلام در محراب عبادت خون خويش را به پاي درخت توحيد نثار کرد امام مجتبي غمگين در سوگ اسوهي صبر و بردباري، برفراز منبر رفت و بعد از حمد و سپاس خداوند در فرازي از سخنانش فرمود: ... لقد قبض في هذه الليلة رجل لم يسبقه الاولون بعمل ولا يدرکه الاخرون بعمل... (18) «شب گذشته مردي از اين جهان در گذشت که هيچ يک از پيشينيان - در انجام وظيفه و اعمال شايسته بر او سبقت نگرفتند و از آيندگان نيز کسي را ياراي پا به پايي او نيست... و سپس فرمود: علي عليه السلام در شبي رخت از جهان بست که در آن شب عيساي مسيح به آسمان عروج کرد، يوشع بن نون جانشين موساي پيامبر نيز در آن شب درگذشت. پدرم در حالتي دنيا را ترک کرد که هيچ سيم و زر و اندوختهاي نداشت. مگر تنها هفتصد درهم که از هداياي مردم به جا مانده بود که قصد داشتبا آن خدمتکاري بگيرد. در اينجا، امام گريست و مردم نيز همصدا با حضرت مجتبي عليه السلام گريستند. سپس ادامه داد: من پسر بشيرم، من پسر نذيرم، من از خانوادهاي هستم که خداوند دوستي آنان را در کتاب خويش (قرآن) واجب کرده است آن جا که ميفرمايد: «قل لا اسئلکم عليه اجرا الا المودة في القربي ومن يقترف حسنة نزد له فيها حسنا..» . (19) بگو من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم در خواست نميکنم جز دوست داشتن نزديکانم [ اهل بيتم] ; و هر کس کار نيکي انجام دهد، بر نيکياش ميافزاييم» . بر اين اساس دوستي ما - خاندان - همان حسنه و خوبي است که خداوند بدان اشاره کرده است. سپس بر جاي خود نشست. در اين هنگام «عبدالله بن عباس» برخاست و به مردم گفت: اين فرزند پيامبر شما و جانشين امام علي عليه السلام است، اکنون او رهبر و امام شماست. بياييد و با او بيعت نماييد! مردم گروه گروه به سوي حضرت مجتبي عليه السلام روي آوردند و بيعت کردند. سپس امام عليه السلام خطبهاي بيان فرمود که در آن بر لزوم اطاعت از خدا و پيامبر و اولي الامر تاکيد شده بود و مردم را از پيروي شيطان برحذر داشت و اهميت ايمان و عمل خير را يادآور گرديد (20) . امام مجتبي عليه السلام در سال چهلم هجرت و در سن 37 سالگي با مردم بيعت کرد و با آنها شرط کرد که: با هر که من صلح کنم شما هم صلح کنيد، با هر که من جنگ کنم شما هم جنگ کنيد و آنها قبول کردند (21) . در ضمن امام عليه السلام نامهاي به معاويه نوشت و او را دعوت به بيعت کرد و متذکر شد که اگر در امر ادارهي جامعه اخلال کند و جاسوس بگمارد با قاطعيتبرخورد خواهد کرد و در مورد دستگيري و اعدام دو جاسوس وي به او هشدار داد (22) . ادامه مطلب
امام حسن عليه السلام در طول زندگي پر برکتش همواره در راه هدايت و ارشاد مردم گام بر ميداشت و شيوهي برخوردش با عموم مردم - حتي دشمنان - چنان جالب و زيبا بود که همه را به خود جذب ميکرد. مورخين نوشتهاند «روزي امام مجتبي عليه السلام سواره از راهي ميگذشت. مردي شامي بر سر راه آن حضرت آمد و ناسزا گفت. وقتي که فحشهايش تمام شد، امام عليه السلام رو به او کرده و سلامش کرد! آنگاه خنديد و گفت: اي مرد! فکر ميکنم در اين جا غريب هستي... اگر از ما چيزي بخواهي، به تو عطا خواهيم کرد. اگر گرسنهاي سيرت ميکنيم، اگر برهنهاي ميپوشانيمت، اگر نيازي داري، بينيازت ميکنيم، اگر از جايي رانده شدهاي پناهت ميدهيم، اگر حاجتي خواسته باشي برآورده ميکنيم، هماينک بيا و مهمان ما باش. تا وقتي که اينجا هستي مهمان مايي... مرد شامي که اين همه دلجويي و محبت را از امام مشاهده کرد به گريه افتاد و گفت: «شهادت ميدهم که تو خليفهي خدا روي زمين هستي و خداوند بهتر ميداند که مقام خلافت و رسالت را در کجا قرار دهد. من پيش از اين، دشمني تو و پدرت را به سختي در دل داشتم. اما اکنون تو را محبوب ترين خلق خدا ميدانم. آن مرد، از آن پس، از دوستان و پيروان امام عليه السلام به شمار آمد و تا هنگامي که در مدينه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود. (15) ادامه مطلب درس اخلاق از امام مجتبي عليه السلام خواستند که سخني و مطلبي دربارهي اخلاق نيکوي پيامبر صلي الله عليه و آله بگويد. او فرمود: هر کس نيازي به حضور پيامبر صلي الله عليه و آله ميبرد حاجتش رد نميشد و هرچه در توان داشتبراي رفع نياز مردم به کار ميبرد و شنيدم پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود: هر کس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بين او و آتش دوزخ ديواري ايجاد ميکند. (6) امام حسن عليه السلام از منظر رسول الله صلي الله عليه و آله حضرت ختمي مرتبت صلي الله عليه و آله فضايل و امتيازات فرزندش امام حسن مجتبي عليه السلام را بين مسلمانان تبليغ ميکرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقهي حقيقي که به وي داشت همهجا سخن ميگفت. آنچه از زبان پيامبر لي الله عليه و آله در مورد حضرت مجتبي عليه السلام بيان شده است چنين است: «هر کس ميخواهد آقاي جوانان بهشت را ببيند به حسن عليه السلام نگاه کند» . (7) «حسن گل خوشبويي است که من از دنيا برگرفتهام». (8) روزي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله به منبر رفت و امام حسن عليه السلام را در کنارش نشانيد و نگاهي به مردم کرد و نظري به امام حسن عليه السلام انداخت و فرمود: «اين فرزند من است و خداوند اراده کرده که به برکت و جود او بين مسلمانان صلح را برقرار سازد» . (9) يکي از ياران رسول الله صلي الله عليه و آله ميگويد: پيغمبر صلي الله عليه و آله را ديدم که امام حسن عليه السلام را بر دوش ميکشيد و ميفرمود: «خدايا من حسن را دوست دارم، تو هم دوستش بدار» . (10) هر کس ميخواهد آقاي جوانان بهشت را ببيند به حسن عليه السلام نگاه کندروزي پيامبر معظم اسلام صلي الله عليه و آله امام حسين عليه السلام را بر دوش گرفته بود، مردي گفت: اي پسر بر مرکب خوبي سوار شدهاي. پيامبر فرمود: «او هم سوار خوبي است» . (11) شبي پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله نماز عشاء ميخواند و سجدهاي طولاني به جا آورد. پس از پايان نماز، دليل را از حضرتش پرسيدند، فرمود: پسرم حسن، بر پشتم نشسته بود و ناراحتبودم که پيادهاش کنم. (12) انس بن مالک نقل ميکند که: رسول الله صلي الله عليه و آله دربارهي امام حسن عليه السلام به من فرمود: اي انس! حسن فرزند و ميوهي دل من است، اگر کسي او را اذيت کند، مرا اذيت کرده و هر کس مرا بيازارد، خدا را اذيت کرده است. (13) زينب دختر ابو رافع ميگويد: حضرت زهرا (سلام الله عليها) در هنگام بيماري رسول الله صلي الله عليه و آله هر دو فرزندش را نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آورد و فرمود: اينان فرزندان شما هستند. اکنون ارثي به آنان بدهيد. حضرت فرمود: «شرف و مجد و سيادتم را به حسن عليه السلام دادم و شجاعت وجود خويش را به حسين عليه السلام بخشيدم» . (14) انا اعطيناک الکوثر فصل لربک و انحر. ان شانئک هو الابتر» نخستين مظهر و نشانهي کوثر که بر دامان پاک فاطمهي اطهر (سلام الله عليها) پا به عرصهي گيتي نهاد امام حسن عليه السلام بود. نشانهاي از تجلي مقدسترين پديدهاي که از خجستهترين پيوند برين انساني، نصيب حضرت محمد صلي الله عليه و آله، علي مرتضي عليه السلام و فاطمه زهرا (سلام الله عليها) گرديد. همان لؤلؤي که از برزخ دو اقيانوس نبوت و امامتبه ظهور پيوست ومعجزهي بزرگ «مرج البحرين يلتقيان، بينهما برزخ لا يبغيان، يخرج منهما اللؤلوء والمرجان» . (1) را تجسم بخشيد و کلام خدا در کلمهي وجود چنين ظاهر شد. از نيايي الهام گير و پدري پيشوا، وارثي برخاکيان و جلوهاي برافلاکيان پديد آمد با وراثتي ابراهيمي، مقصدي محمدي، منهجي علوي، زهرهاي زهرايي که عصاي فرعون کوب موسي را در دست صلح آفرين عيسوي داشت و تنديس زندهي اخلاق قرآن بود و رايت جاودانگي اسلامي را در زندگي توام با مجاهده و شکيبايي تضمين کرد و بقاع امن و ايمان را به ابديت در بقيع شهادت بر افراشت و مکتبش از خاک گرم مدينه به همه سوي جهان جهتيافت و با همهي مظلوميتش در برابر سياهي و تباهي جبهه گرفت و به حقيقت اصالتبخشيد و مشعلدار گمراهان و زعيم ره يافتگان گرديد. حضرتش در بقيع بي بقعه; در جوار جدهي پدريش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنينش امام سجاد عليه السلام و مضجع امام باقر و امام صادق عليهما السلام آرميده است. (2) امام حسن عليه السلام دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار دارايياش را به دو نصف کرده، نيمي را براي خود گذاشت و نصف ديگر را در راه خدا انفاق کرد ادامه مطلب [ پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:سيره و سيماي امام حسن مجتبي عليه السلام, ] [ 22:13 ] [ اکبر احمدی ]
[
ميلاد باسعادت مظهر خُلق نيكوي سرمدي، كريم آل الله ، حضرت امام حسن مجتبي (ع( بر روزه داران، ميهمانان ضيافت الهي مبارك باد
[ پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:ويژ نامه ميلاد امام حسن مجتبي (ع), ] [ 22:0 ] [ اکبر احمدی ]
[
(آيه 268).در ادامـه آيـات انفاق در اينجا به يكى از موانع مهم آن برخورد مى كنيم و آن وسوسه هاى شيطانى در زمـيـنـه انـفـاق اسـت , در اين راستا مى فرمايد: ((شيطان (به هنگام انفاق ) به شما وعده فقر و تهيدستى مى دهد)) (الشيطان يعدكم الفقر).و مـى گـويـد: تامين آينده خود و فرزندانتان را فراموش نكنيد و از امروز فردا راببينيد و آنچه بر خـويـشتن رواست بر ديگرى روا نيست و امثال اين وسوسه هاى گمراه كننده به علاوه ((او شما را وادار به معصيت و گناه مى كند)) (ويامركم بالفحشا)((ولى خداوند به شما وعده آمرزش و فزونى مـى دهـد)) (واللّه يعدكم مغفرة منه وفضلا ) زيرا انفاق اگرچه به ظاهر, چيزى از شما كم مى كند در واقع چيزهايى برسرمايه شما مى افزايد, هم از نظر معنوى و هم از نظر مادى , چنانكه در حديثى ازامـام صـادق (ع ) نـقـل شـده كه فرمود: هنگام انفاق دو چيز از طرف خداست و دو چيزاز ناحيه شـيـطـان ;Š آنچه از جانب خداست يكى ((آمرزش گناهان )) و ديگرى ((وسعت وافزونى اموال )) و آنچه از طرف شيطان است يكى ((وعده فقر و تهيدستى )) و ديگرى ((امر به فحشا)) است .و در پـايـان آيـه مـى فرمايد: ((و خداوند قدرتش وسيع و (به هر چيز) داناست ))به همين دليل به وعده خود وفا مى كند (واللّه واسع عليم ).در واقع اشاره به اين حقيقت شده كه چون خداوند قدرتى وسيع و علمى بى پايان دارد مى تواند به وعـده خـويـش عـمـل كـنـد بـنابراين , بايد به وعده او دلگرم بود نه وعده شيطان ((فريبكار)) و ((ناتوان )) كه انسان را به گناه مى كشاند.ادامه مطلب |
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |