محمد بن يعقوب كلينى از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) دختر عموى خود ضباعه دختر زبير بن عبدالمطلب را بمقداد كه مرد فقير و از قبيله قضاعه و شعبه بهراء و در مكه غريب بود تزويج نمود، اين تزويج بمنظور اجراء مراسم ازدواج بين طبقات مختلف بود، شما نيز از رسول خدا پيروى كنيد و بدانيد گرامىترين شما در نزد خدا پرهيزكارترين شما است228.
باز كلينى در كافى از امام باقر (عليه السلام) نقل ميكند در زمان پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) شخصى از اهل يمامه بنام جويبر كه آدم كوتاه قد و بيچاره و آبله گون و از سياهان بد منظر سودان بود براى پذيرش اسلام خدمت پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) شرفياب شد و اسلام آورد.
روزى رسول خدا با نظر ترحم و عاطفه باو نگريست و فرمود اى جويبر چه خوب همسرى اختيار ميكردى تا بدينوسيله عفت خود را حفظ كرده، و يار و ياور دنيوى و اخروى را بدست مىآوردى.
جويبر عرض كرد پدر و مادرم فداى شما باد كدام زن است كه ميل ازدواج با من بيچاره فلك زده داشته باشد در حاليكه نه داراى حسب و نسب و نه مال و جمال هستم چه زنى رغبت زناشوئى با من خواهد نمود؟!
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود جويبر خداوند بوسيله اسلام نخوت جاهليت را پشت سر انداخته و آقائى كسانى را كه در زمان جاهليت بىجهت بر مردم فخر فروشى ميكردند ملغى ساخت و بآنهائيكه بدوران پيش از اسلام بيچاره و پست بودند شرف و آقائى بخشيد، آنانكه در عصر تاريك جاهليت ذليل و خوار بودند از راه اسلام عزيز گشتند، بوسيله اسلام كاخهاى موهوم خودپسندى و تفاخر قبيلگى و نژادى جاهليت واژگون گرديد.
امروز همه مردم، سفيد و سياه، قريشى و عرب و عجم، همه با هم برادرند همه از فرزندان آدم و آدم هم انسانى بود كه خداوند از خاك آفريده است محبوبترين مردم در پيشگاه خداوند مطيعترين و پرهيزكارترين آنها است.
اى جويبر امروز كسى را برتر از تو نميدانم مگر آنكه پرهيزكارى و اطاعتش نسبت بخدا از تو بيشتر باشد سپس باو فرمود برو نزد زيادبن لبيد كه از شرفاى قبيله بنى بياضه است و باو بگو من فرستاده رسول خدا هستم كه بشما برسانم پيغمبر فرموده است دخترت ذلفا را بازدواج من در آورى!
زياد بعد از شنيدن پيام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) گفت ما دختران خود را ترويج نميكنيم مگر بكسانيكه از انصار كفوما باشند شما برويد پيش رسول خدا من هم مىآيم جويبر برگشت در حاليكه ميگفت بخدا قسم كه قرآن بر اين نازل نشده و پيغمبر آنرا نگفته است.
در اين هنگام ذلفا گفتگوى آنانرا از پس پرده شنيد فرياد زد و پدر خود را طلبيد و با لحن عتاب باو گفت پدر ميخواهى قرآن در مذمت تو آياتى نازل كند و رسواى جهان شوى هر چه زودتر جويبر را برگردان.
زياد شرفياب محضر رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) گرديد و پس از اداى مطلب خود، پيغمبر فرمود بدانيد كه جويبر شخصى است مؤمن و هر مرد مؤمن كفو و همشأن زن مؤمن مىباشد، دخترت را به ازدواج او در آور و سر از خويشاوندى او برمتاب، زياد هم فرمان حضرتش را اطاعت كرد و دخترش ذلفا را كه با اين زناشوئى موافقت داشت براى جويبر تزويج كرد229.
پيغمبر اسلام براى آنكه روش ظالمانه اختلاف طبقاتى و تبعيضات نژادى براى هميشه خانمه دهد از هر فرصتى استفاده ميكرد. مثلاً دختر عمهاش زينب را بازدواج غلام آزاد شده خود بنام زيد در آورد و پس از طلاق دادن زيد خودش او را بامر خداوند و دستور قرآن تزويج نمود كه سنت جاهليت را كه همسران پسر خواندهها را ازدواج نمىكردند الغاء فرمود، قرآن شرح آنرا چنين آورده فلماقضى زيد منها و طراً زوجناكها لكى لايكون على المؤمنين حرج فى ازواج ادعيائهم اذا قضوا منهن وطراً230 وقتيكه زيد از همسرش بهره بردارى نمود او را بتو تزويج نموديم تا آنكه بر مؤمنين درباره همسران پسر خواندههايشان حرجى نباشد پس از آنكه آنها را اطلاق گفتند.
نظرات شما عزیزان: