بحث لغوی بصیرت:
بصیرت به معنی . عقیده قلبی . شناخت ، یقین، زیرکی وعبرت است ،(2)
بصیرت به معنی دانائی ، بینائی ، بینائی دل، هوشیاری، زیرکی ، ویقین است ،
نزد اهل معنا : نیروی نهانی و قو های قلبی است که در شناخت حقایق تا عمق وجود و باطن ذات ان رسوخ می نماید.انسان دو چهره دارد . ظاهری . باطنی . ملکی و ملکوتی
خدا بصير است. در قرآن بارها گفته: «إِنَّ اللَّهَ بَصير» (3) پيغمبرش بصير است. «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصيرَة» (4) قرآنش مايه بصيرت است. «هذا بَصائِر» (5) يعني خدا به انسان ديد ميدهد. پيغمبر ديد ميدهد. قرآن هم ديد ميدهد. ديد نه يعني نگاه، يعني حكمت، پشت نگاه يعني درست فهميدن. قرآن ميفرمايد: «ْلَهُمْ أَعْيُنٌ» چشم دارد اما «لا يُبْصِرُونَ بِها» (6) چشم دارد، بصيرت ندارد. اينها را آدم عميق نگاه كند.بصر غير از بصيرت است. بصر چشم است. قوهي باصره. جمعش ابصار است. بصيرت جمعش بصائر است. بصيرت يعني حكمت. چون گاهي آدم نگاه ميكند ولي باز هم نميبيند. «يَنْظُرُونَ إِلَيْك» (7) نگاه ميكنند اما نميبينند. ما در فارسي ميگويي: والله من ديدم، ولي به او بر نخوردم. ديدم ولي به آن بر نخوردم يعني ديدم، اما اين ديد من عميق نبود. حالا، «َتَراهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْك» (8) «يَنْظُرُونَ إِلَيْك» يعني پيغمبر اينها به تو نگاه ميكنند، «وَ هُمْ لا يُبْصِرُون» (9) نگاه ميكنند ولي نميبينند. مثل آدمي كه كتاب ميخواند ولي نميفهمد. قرآن ميفرمايد: «لِأُولِي الْأَبْصار» (10) كساني كه بصيرت دارند چيزي گيرشان ميآيد. در علم و حكمت، «يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ » حكمت همان بصيرت است. قرآن آيه دارد ميگويد كه:«لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ» (11)، «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ» يعني هركس هلاكت ميشود. «عَنْ بَيِّنَةٍ» با دليل، «وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَة» (12) هركسي هم زنده ميشود از روي بينه باشد. حالا بصيرت! «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْم» (13) آيهي قرآن است. چيزي را كه علم نداري، پيگيري نكن. پيگيري نكن. . «لَنْ» يعني خدا قرار نداده، «لَن يَجْعَلَ اللَّهُ» خدا قرار نداده، «لِلْكافِرينَ» خدا قرار نداده «لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً» (14) يعني خدا اجازه نميدهد كفار بر مؤمنين «سبيل» يعني راه داشته باشند. درسهائی از قرآن : 21/08/88
در فرهنگ لغت دهخدا چنین آمده:
بصیرت( ب َ رَ (ع اِ مص ) بصیرة. بینایی . (ناظم الاطباء) (زمخشری ) (فرهنگنظام ). و رجوع به بصیرة شود. دانایی . زیرکی . هوشیاری . (ناظم الاطباء). بیناییدل یعنی دانایی و زیرکی . (غیاث ). بینایی و یقین و زیرکی . (ازآنندراج ). دانایی . زیرکی . (زمخشری ). دید. دیدار. بینش . آگاهی . چشم خرد. چشم عقل .
چشم دل . دیده ٔدل:دستهای راست دادند دست دادنی از روی رضای و رغبت ... در حالتی که روشن گردانیده
چشم بصیرت؛هوشیاری . (ناظم الاطباء). بینایی .
- دیده ٔ بصیرت؛ چشم بصیرت . هوشیاری .
اهل بصیرت . [ اَ ل ِ ب َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دانا. صاحب نظر. (آنندراج ). و رجوع به اهل شود.
چشم بصیرت . [ چ َ / چ ِ م ِ ب َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چشم بینائی . دیده ٔ بینش . چشم خرد. دیده ٔ بصیرت . نظر بصیرت . چشم عقل . ...
کج بصیرت . [ ک َ ب َ رَ] (ص مرکب ) آنکه از راه بصیرت حقیقی منحرف باشد. کج معامله و بدمعامله . (فرهنگ فارسی معین ) : ندارد حاصلی با...
بصیرت . [ ب َ رَ ] (ع اِ مص ) بصیرة. بینایی . (ناظم الاطباء) (زمخشری ) (فرهنگ نظام ). و رجوع به بصیرة شود. دانایی . زیرکی . هوشیاری . (ن...
ابصر. [ اَ ص َ ] (ع ن تف ) بیننده تر. بیناتر. بصیرتر: ابصر از عقاب . ابصر از زرقاء یمامه
ابصار. [ اِ ] (ع مص )دیدن . دیدن بچشم و به دل . رؤیت . || اعلام . دیده ور گردانیدن . || روشن و پیدا شدنارباب بصیرت؛ اهل حل و عقدو تدبیر. (ناظم الاطباء). روشن بینان . روشندلان .
با بصیرت گشتن؛ بیناشدن . روشن دل شدن:
بی بصیرت؛ بیتدبیر و بی عقل . (ناظم الاطباء
چشم بصیرت؛هوشیاری . (ناظم الاطباء). بینایی .
- دیده ٔ بصیرت؛ چشم بصیرت . هوشیاری بی بصر؛ نابینا. بی چشم
- سمع و بصر شدن؛ گوش و چشم شدن . دقت کردن:
نوربصر؛ نور چشم . فروغ دیده
چشم بصیرت .چ َ چ ِ م ِ ب َ رَ.ترکیب اضافی ، اِ مرکب . چشم بینائی . دیده ٔ بینش . چشم خرد. دیده ٔ بصیرت . نظربصیرت . چشم عقل . چشم دل:
اهلبصیرت .اَ ل ِ ب َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دانا. صاحب نظر. آنندراج ). بصر.ب َ ص َ ] (ع مص ) بینا گردیدن و دانستن . (آنندراج.منتهی الارب ). بصارت . و رجوع به بصارت شود.بصارت .ب َ.ب ِ رَ ] (ع مص ) بصارة. بینا گردیدن و دانستن کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بینادل شدن . زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به بصارة شود.بصارت .ب َ رَ ] (ع اِمص ) بینایی دل . (ناظم الاطباءآنندراج ) (منتهی الارب ). بینایی . بینش . بینادلی.
نظرات شما عزیزان: