مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

اروپـاى جـنـوبى ، سده هاى پياپى از هر گونه معرفت درباره انسان ، محروم است . ظلمت جـاهـليـتـى هـولنـاك بـر آن دوام مـى يابد. نخستين پرتو معرفتى كه بر آن مى تابد از شـرق دور اسـت از شـبـه جـزيـره هـنـد. امـا نـه از شـمـال آن ، و نـه از مـيان آرياييانى كه خـويشاوند يونانيان و روميان اند و آن شبه قاره را زير سم اسبانشان كوبيده و فاتحش شـده انـد، بـلكـه از مـيان بوميان مغلوبش كه به اقصاى هند گريخته اند. مردمى كه به چـرخـه توالد و تناسخ قائلند و مراقبه را براى رسيدن به خلسه بكار مى گيرند تا از آن چرخه موهوم برهند.
انسان شناسى چرخه ، در رازآموزى اورفئوس ، تعاليم فيثاغورث و فلسفه افلاطون مى ريـزد. پـنـداروس بـزرگـتـريـن غزلسراى يونان (440 - 521 ق .م ) از انسان شناسى اورفـئوس و مـراقـبه و خلسه اش چنان يكه مى خورد كه در شعرى نسبت به آن چنين واكنش نشان مى دهد: مكوش تا خدا گردى . تلاش مكن تا زئوس شوى . سزا آن كه فانى با فانى بسازد و وحدت يابد. فانيان بايد بر آن سر باشند كه چيزى از خدا بخواهند كه بـا هـستى آنان تناسب داشته باشد. و بايد بدانند كه پيش پاى ما چيست و ما به كجا مى رويـم . اى نـفـس مـن ! در پـى حيات جاودانى مگرد و كارى كن كه در حدود توانايى و امكان تو باشد.
اورفـئوس ، نـه تـنها مراقبه و خلسه كه رياضت هندى را هم به ارمغان مى آورد. نه تنها به تفريد كه به تجريد هم مى خواند. حتى به ترك قربانى كه كار هـمـيـشگى آرياييان است از يونان و ايتاليا تا ايران و هند، دعوت مى نمايد. تصوير وى در حالى كه دد و دام در برابرش صف بسته اند تا نغمه سازش را بشنوند اشاره اى به وحـدت كـائنـات اسـت و نـغـمـه اش همان دو بادى كه بر سر ناف كشمكش دارند و خود باد آفـريـنـش انـد و نـفـس آن واحـد بـلاثـانـى كـه در ازل تـنـفـس مـى كـنـد تا كائنات شكل بگيرند و تكوين پذيرند و در آدمى چند باد حياتى باشند.
اورفئوس درباره آفرينش همان داستانى را كه در اوپانيشادها آمده است مى گويد. و براى نظم كيهانى از چرخه توالد و تناسخى كه در قبضه قانون كارماست استفاده مى كند. كيهان شناسيش با روح يونانى ، بيگانه است چندان كه مراقبه منتهى به خلسه اش با رسم قربانى نژاد آريايى از آسياى مركزى تا ايران و هند و اروپاى جنوبى . بعدها كـيـهـان - انـسـان شناسى اورفئى را فلاسفه اى چون اويدموس مشّائى ، و خروسى پوس رواقـى ، و پـروكـلوس ‍ نـو افـلاطـونـى مـطـالعـه مـى كـنـنـد و در اسـكـنـدريـه از آن اسـتـقـبـال مـى شـود. گـرچـه بـخـش عمده ادبيات اورفئى از زمانهاى متاخر به ما مى رسد آثـارى مانند بشقابهاى زرين مرقم به اشعار اورفئى - كه در توريوى و پتليا كشف مى شود - دلالت بر اين دارند كه اين كيهان - انسان شناسى در خاك يونان ريشه اى كهن تر دارد. بـه نـظر بورنت - محققى توانا در اين زمينه - از آن آثار معلوم مى شود كه شباهتهاى بارزى با عقايد هندوان همان عصر دارد.


ادامه مطلب
[ سه شنبه 13 دی 1390برچسب:آغاز انديشيدن درباره انسان, ] [ 16:24 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

پـيـامـدهـاى مـنـطـقى اين انسان شناسى بقدر كافى روشن است . وقتى مفهوم خاصى براى انـسان وجود نداشته باشد كه او را از ساير جانوران و اشياء متمايز گرداند انسان حتى نـمـى تـواند موضوع تحقيق يا استدلال علمى و عقلى قرار بگيرد و سخنان كسانى كه در جـوامـع غـربى فيلسوف و متفكر نام گرفته اند درباره انسان مهملات و لاطائلاتى بيش نـخـواهـد بـود. بـالاتـر از ايـن ، هـر اظـهار نظر و نظريه و معرفتى در غير زمان - مكانش صادق نيست خواه در موضوع ساختار آدمى باشد يا غير آن ، از جمله انسان شناسى ريچارد رورتى .
جـالب اسـت بـدانـيم رورتى پس از گريز از پاسخ دادن به اين كه انسان چيست و داراى چـه مـشـخـصات و توانايى هايى است مساله اصلى انسان شناسى را اين مى داند كه ما چه چـيزى مى توانيم از خودمان بسازيم ؟ روشن است كه تا ندانيم ما كيستيم ؟ و چه استعدادها و تـوانايى ها و ساختارى داريم ؟ نمى توانيم تغييرات مطلوب و تكاملى را در خود ايجاد كـنـيـم . تـربـيـت مـتـوقف مى گردد، تفاهم و آموزش امكان پذير نمى شود. نخست و پيش از شروع به تفكر و تحقيق در باب اين كه انسانها يا خود را چگونه بهتر و برتر سازيم بـايـد بـدانـيـم انـسان كيست و غير انسان كدام است ؟ اگر مفهومى از انسان نداشته باشيم قادر به تفكر درباره موضوعى نخواهيم بود چون چنين موضوعى وجود ندارد.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 12 دی 1390برچسب:پـيـامـدهـاى مـنـطـقى , ] [ 15:37 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

درس فلسفه اخلاق و سياستش با طرح مساله انسان چيست ، و پاسخ به آن آغاز مى گردد. هـمـيـن درس اسـت كـه پـايـه هـاى سـلطـه رؤ سـاى خـانـواده - قـبـائل كـشورش و سرزمين يونان را به تزلزل مى افكند، همانان كه پس از مرگشان در آتـشـگـاه قـبـيـله و مـديـنه براى شادى خاطرشان قربانيها مى گذرانند و روحشان با همه پـليـدى و زشـتى به جايگاه خدايان رديف مى شود. از آن پس فلاسفه بزرگ يونان مهم تـريـن تـوانـايـى انـسـان را انـديـشه فلسفى مى پندارند. انسان در نظر ايشان حيوانى خردمند و خردورز است و انديشه اش قابل بيان و تواءم با آن .
در اروپـاى قـرون جـديـد فـلاسـفـه اى چـنـد بـرتـريـن تـوانـايـى و اسـتـعـداد آدمـى را عقل مى دانند، عقلى كه مى تواند به حقايقى كه براى همه معتبر باشد دست يابد و از اين راه و بـا شـناخت ساختار آدمى و مشكلات زندگى او گره از كارش بگشايد. پيشرفت علوم جديد و رونق فناورى در تحكيم اين نظريه و مقبوليت آن ميان مردم و دانشمندان اثرى قاطع مـى نـهـد و ايـن امـيـد پـيـدا مـى شـود كـه علوم جديد بتوانند خود انسان را بيش از گذشته بـشـناسند. لكن در عمل به گمراهى در اين زمينه مى انجامد. دانشمندان گمان مى برند كه در پرتو كشفيات و نظريات داروين مى توانند هم منشاء انسان و هم استعدادها و توانايى هـاى او را بـشـنـاسـنـد و در پـرتـو ايـن شـنـاسـايـى مـشـكـلات او و جـوامـع بـشـرى را حل كنند. ماركس و سپس فرويد اين توهم را بوجود مى آورند كه انسانها غالبا تحت سلطه و اثرگذارى نيروهايى شناخته شده يا ناشناس قرار دارند و ملعبه آنها هستند بى آن كه از آن آگاه باشند. و اين بالاترين حقيقت در زمينه انسان شناسى است . در پرتو اين حقيقت مـى تـوان آيـنده جوامع سياسى را پيش بينى ، و سپس سعادت آنها را طراحى و عملى كرد. مـردم نـاسـالم را سـلامـت روانـى بـخـشـيـد و بـه تـعـالى نـائل گـردانـيـد. دو عـلم يـا فـن اقـتـصـاد سياسى و روانكاوى بر پايه اين توهم پا مى گيرد، اين توهم كه شناخت علمى مى تواند ما را رهايى بخشد.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 12 دی 1390برچسب:درس فلسفه اخلاق , ] [ 15:35 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

انـسـان - زنـدگـى شـنـاسـى يگانه درس و معرفتى است كه وجه سياسى نيرومندى دارد. بـخـش عـمـده اى از آشـفـتـگـى ، اخـتـلاف ، پـراكـنـده گـويـى ، و بـاطـل سازى در اين عرصه فرهنگى معلول همين وجه آن است . براى سلطه گران تاريخ تـهـديـدى بـالاتر از انسان - زندگى شناسى يافت نمى شود. چه ، در پرتو اين درس فـرخـنـده است كه مستضعفان روى زمين از ارزش ، كرامت ، آزادى و حقوقشان آگاهى يافته و دوسـتـان و دشـمـنـانـشان را مى شناسند و به سير تقرب كه همان راه آزادى - عزت باشد مـعـرفـت پـيـدا مـى كـنـند. درسى كه حاوى فلسفه حقوق و سياست ، و فلسفه اخلاق است . توجه به همين حقيقت ، متفكران را بر آن مى دارد تا مردم را به شناختن خود دعوت و تـرغيب نمايند. خود را بشناس دستور العملى است كه چنين مردان بزرگى صادر كرده اند، و خيرخواهانه ترين نصيحت است . چون اين تكليف مقدمه ضرورى انجام هر تكليف ديـگـرى اسـت از اهـمـيـت ويـژه اى بـرخـوردار اسـت . چـه ، تـكـليـف ، عـمـل بـا كيفيت ويژه اى است كه تعالى ، عزت - آزادى ، و قرب خدا را ببار مى آورد. و به عـبـارت ديـگـر، جـايگاه والايى در نظام هستى به عاملش مى بخشد. پشتوانه اداى تكليف ، يـكـى حقگرايى ماست و ديگرى سازوكار تعالى كه در حالت انحطاط مورد ملامت 17 قـرار مـى گيريم و در حالت تقرب احساس خشنودى 18 به ما دست مى دهد. در صدر سـوره قـيـامـت ، پـروردگـار عـزوجل به رخداد قيامت و به نفس لوامه سوگند مى خورد تا اهميت اين سازوكار فطرى را گوشزد كرده باشد.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 12 دی 1390برچسب:وجه سياسى انسان شناسى, ] [ 15:25 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

ادامه بحث

در كـنـار ايـن سـنـت فـرهـنـگى - سياسى ، سنت فرهنگى - سياسى ديگرى هست كه مورخان بـاخـتـرى عـنـوان تـائوتـيـسـت هـا بـه آن مى دهند. اينها نه علاقه اى به مطالعه اجـتماعى انسان دارند و نه اهتمامى به طبقات سلطه گر و زير سلطه ، يا به رهايى اين طـبـقـه زيـردسـت و مـحـروم از چـنـگـال آن طـبقه تبهكار اساسا به تنوع اخلاقى و ارزشى انـسـانـهـا و گـروهـهـاى اجـتـمـاعـى قائل نيستند. اين جماعت شبيه فلاسفه يونانى پيش از سقراطاند.
سنت وحيانى عبارت است از نشستن پاى درس پروردگار كه واسطه تعليمش پيامبرى است و مـوضـوع ، زنـدگـى انـسان ؛ زندگى هاى موجود و ممكن ، و زندگى بايسته و زندگى نـاشـايـسـتـه . درسـى كـه يـادگـيـرى آن از راه شـنـيـدن و خـوانـدن تنها نيست . لازمه اش انـديـشيدن درباره نمونه هايى از انسانهايى است كه هر كدامشان نوع خاصى از زندگى را نمايش مى دهند و در هر زمان و هر اقليم و جامعه بزرگى يافت مى شوند. نمونه هايى كـه پـروردگـار در هر درسى نشانشان مى دهد و به آنان اشاره مى فرمايد و در دسترس اند. ويژگى هاى تفكر، باور، انكار، عواطف - هيجانات ، داوريها، حتى نگاه كردن و قيافه گرفتن هاى آنان را با دقت اعجاب انگيزى وصف كرده به تصوير مى كشد. آنگاه از ما مى خـواهـد دربـاره آنـهـا بـيـنـديـشـيـم ، سـپـس ‍ ژرف انـديـشـى - يـا تـعـقـل - كـنـيـم تـا فـقـيه - زندگى شناس بشويم . و بتوانيم زندگى اسلامى داشته باشيم .
برتر از انديشه در تنهايى را انديشه دو نفره و دسته جمعى تواءم با بيان يا گـفـتـگو معرفى مى فرمايد. انديشه و گفتگويى كه برترين انسان را، پيامبرى را كه واسطه ميان پروردگار و شاگردانش هست در بر مى گيرد: بگو: واقعيت اين است . كه مـن بـه شما يك اندرز مى دهم و آن اين كه براى خدا (حقگرايانه ) دو نفره يا به تنهايى قـامـت افـرازيـد و آنـگـاه بـيـنـديـشـيـد كـه هـمـنـشـيـنـتـان هـيـچ اخـتـلال عقلى ندارد و جز اين نيست كه شما را از رويارويى با عذابى شديد هشدار مى دهد. بگو: آن پاداشى كه براى شما خواهانم خيرى است كه عايدتان مى گردد. پاداش من فقط بر عهده خداست و او بر هر چيزى شاهد است . 5


ادامه مطلب
[ یک شنبه 11 دی 1390برچسب:زندگي شناسي3, ] [ 11:18 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

ادامه بحث

آگـاهى از گذشته به تنهايى براى رخ دادن رشد كفايت نمى كند و بايد توام با آينده نگرى و برنامه ريزى براى آينده و اجراى پيوسته آن باشد. بدينسان است كه ادراك ما از زمـان كـمـال مـى يابد. ويليام استرن با درايت تمام مى گويد: ذهن انسان در جريان رشـد و تـحول خود، واجد خصوصيت بلندى است . به اين معنا كه افكار آدمى بيشتر منتظر حـوادث آيـنده ، چه دور و چه نزديك است تا نگران خاطرات گذشته . به عبارت ديگر، از لحاظ ذهن انسان رابطه با آينده نسبت به رابطه با گذشته ، مقدم واقع مى شود.
در واقـع ، انسان در حال انديشيدن درباره آينده خود يا ملت خويش يا بشريت به گذشته اش مـى نـگـرد و در آن درس و پـنـد و هـدايـتـى مـى جـويـد بـراى بـه كـار بـسـتـن در حال و در آينده . براى برنامه ريزى و طراحى آنچه به بايدها جامه واقعيت مى پوشاند نـظـر به تاريخ دارد. و اين ، بر خلاف پندار رايج ، طبيعى انسان نيست و تنها از علائق عـاليـه اى بـرمـى خـيـزد كـه جـمـعى از انسانها در خود ايجاد مى كنند تا چون محركى به انديشه ، داورى ، استدلال ، عمل و عواطفشان كيفيت ويژه و بايسته اى ببخشد.
بـراى همين فرايند آگاهانه و ارادى انسان مى توان در حيات آلى نظيرى طبيعى يافت كه پـايـه در نـظـام هـسـتى ، پيدايش ، و آفرينش دارد. چه ، در آنجا مى بينيم آنچه اتفاق مى افـتـد رفـع احـتـيـاجـات فورى جاندار نيست . فرايندهاى آلى از مقوله حركات درون زايى هـسـتـنـد كـه بـه طـرف آيـنده و گاهى آينده بسيار دور متوجه اند. جاندارى كه اين گونه حـركـات از آن سـر مـى زنـد نـتـيـجـه عـمـلى خـود را نـمـى تـوانـد مـشـاهـده كـنـد، و نـسـل بـعد از آن شاهد نتيجه خواهد بود. نمونه هاى حيرت انگيزى از اين خصوصيت غرايز حـيـوانـى را مـى تـوان در كـتـاب خـاطـرات مـربـوط بـه حـشـره شناسى تاءليف ژول فابر يافت .
لكـن وضـع جـانـوران سـطـح بـالا، فـرق مـى كـند. صاحبنظران بر اين باورند كه اينها اسـتـعـداد پـيـش بـيـنـى و تـوجـه بـه آينده دارند. و پيش بينى حوادث و حتى طرح ريزى افعال معطوف به آينده ، تا حدودى براى آنها امكان دارد.
نـظير تنوعى كه به نحو تكوينى از اين حيث در جانداران يافت مى شود در جامعه بشرى به نحو آگاهانه و ارادى مشهود است . اين تنوع به يك اعتبار و در پاره اى موارد عميقتر از آن چيزى است كه در حيات آلى وجود دارد. گروه بيشمارى از مردم به آينده خود توجهى در خـور نـدارنـد تا چه رسد به آينده بشريت و نسلهاى آتى . گروه عالى انسانى همه همّ و غـمـش بـراى نـسـل حاضر بشر و نسلهاى آينده است و از هيچ كوششى در اين راه دريغ نمى ورزد. بـرخـى از دانـشـمـنـدان و مـتـفـكـران عـمـرشـان را تـنـهـا صـرف حـل مـشـكـلات و مـسـائلى مى كنند كه پيشينيان نتوانسته اند بگشايند، پاسخ دهند، يا حتى مـطـرح كـنـند. اين فاصله وجودى ميان دو گروه انسانى شبيهى در حيات آلى و جهان طبيعى ندارد.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 11 دی 1390برچسب:زندگي شناسي, ] [ 11:12 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

در زندگى انسان
در ميان انواع موجودات جاندار تنها انسان است كه در آن واحد دو گونه زندگى دارد. يكى زنـدگـى جـانـورى كـه مـوضـوع زيـسـت شـناسى و پزشكى و مانند آن است و ديگرى يك زندگى ممكن و محتمل كه مى تواند از ميان چند گونه انگشت شمار برگزيند.
درس پـروردگـار بـه ايـن زنـدگـى هـاى ممكن و نه واقع تعلق دارد و هدايتى است براى كسى كه اراده رشد كرده بخواهد اسلام را كه حيات عالى ، ارزشمند و ارزش آفرين باشد برگزيند. درس اعتلا از سطح جانورى است .
درسـهـاى بـشر از دانشمند و فيلسوف تا ديگران كه مدعى علم و معرفتى هستند با زيستن انسان ارتباط دارند و پيرامون آن گفتگو مى كنند. جامعه شناسى ، مردم شناسى ، باستان شناسى ، و اقتصاد از آن جمله اند.
در دو تاريخ علم و فلسفه ، رشته يا مكتبى به نام انسان شناسى يافت نمى شود. چه ، كـسى مدعى انسان شناسى يا زندگى شناسى نشده است . اگر دانشمند يا فيلسوفى در بـاب انـسـان سـخـنى گفته يا نظرى مى دهد در سياق بحث درباره موضوعى مانند روان ، اخـلاق ، حقوق ، سياست ، معرفت ، عرفان ، يا هستى است . اين جماعت ناخواسته يا ندانسته وارد زندگى شناسى مى شوند. آنان عملا رقباى پروردگار در درسش به شمار مى آيند. و بـزودى از آنـان و آراء و كـارشان سخن مى گوييم . انسان شناسى هم عنوان كتابهايى است كه در اروپاى قرن بيستم نوشته مى شود و حاوى آراء برخى از اين رقيبان است نه اين كه رشته علمى خاصى باشد.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 11 دی 1390برچسب:جايگاه درس پروردگار در زندگى انسان و در ميان معارف بشرى, ] [ 11:1 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

ا شناسایی و دارای شناسنامه رسمی میباشد.




ادامه مطلب
[ شنبه 10 دی 1390برچسب:شهری زیر زمینی و شگفت انگیز در جزیره کیش, ] [ 22:29 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

مارک تواین ، نویسنده مشهور آمریکایی ، خالق آثاری از قبیل ” ماجراهای تام سایر ” ، ” هاکلبری فین ” ، ” شاهزاده و گدا ” جزیره موریس را چنین توصیف نموده است : ” موریس نمونه ای از بهشت روی زمین است.

/">عکس جزیره موریس   عکس های جزیره موریس بهشت روی زمین

p style="text-align: center;"a /">عکس جزیره موریس   عکس های جزیره موریس بهشت روی زمین

p style="text-align: center;"a /">عکس جزیره موریس   عکس های جزیره موریس بهشت روی زمین

p style="text-align: center;"a /">


ادامه مطلب
[ شنبه 10 دی 1390برچسب:جزیره رویایی , ] [ 22:22 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

در سال ۲۰۱۰

جزیره ماوی (Maui) دومین جزیره بزرگ از مجموعه جزایر هاوایی میباشد. برای چهاردهمین بار عنوان زیباترین جزیره جهان از نگاه خوانندگان مجله معتبر و پرتیراژ ” CONDE NAST TRAVELER Readers” را کسب نمود. این جزیره با کسب ۹۰ امتیاز از ۱۰۰ امتیاز ممکن در صدر جدول زیباترین جزایر دنیا (که بیش از ۳۶۰۰ از آنها در این مسابقه شرکت داشتند) ایستاد.

href=”" title=”زیبا ترین جزیره جهان + تصاویر”>زیبا ترین جزیره جهان + تصاویر
href=”" title=”زیبا ترین جزیره جهان + تصاویر”>زیبا ترین جزیره جهان + تصاویر
href=”" title=”زیبا ترین جزیره جهان + تصاویر”>


ادامه مطلب
[ شنبه 10 دی 1390برچسب:جزیره ماوی, زیباترین جزیره جهان, ] [ 22:18 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 128 129 130 131 132 ... 169 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب