مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

در این بخش با واژه ها و آيات مربوط به پوشاک، پوشش، آرايش و زيبائی آشنا ميشويم. آيات مربوط به پوشش ايمانداران در زندگی اجتماعی، چهارتا هستند: پوشش در شرايط عادی، پوشش در شرايطی که ايمانداران مورد اذيت و آزار قرار می گيرند، پوشش پرستشگاه (مسجد)، و پوشش زنان سالمند بی همسر. (آيات پوشش البته مربوط به ايمان داران است و عمل نمودن يا ننمودن به آن نيز در اختيار و انتخاب خود آنهاست).

پوشاکها

پوشاکهائی که در قرآن در رابطه با زندگی در دنيا آمده اند عبارتند از:« قميص ــ ثياب- جلابيب ــ لباس ــ ریش ــ خُمُر و سرابیل». (واژه قمیص بمعنی پيراهن 6 بار در قرآن آمده و همه در رابطه با پيراهن یوسف است و موضوع آن نوع پوشش نيست ــ «سَـرابـيـل»: جمع سِـرْبـال است بمعني: پوشاک کلفت که انسان را از گرما و سرما و ضربه حفظ می کند و بیشتر به پوشاک بالا تنه اطلاق می شود و شامل پوشاکهای زرهي نيز مي شود. و موضوع آن در قرآن نوع پوشش نيست). پوشاکهائی که موضوع آنها نوع پوشش است موارد زير ميباشد:

«جَلابِيب»: جمع جلباب است، و جلباب پوششی است که روی پوشش اصلی و رسمی پوشیده می شود، در اصل کلاه دارد، مدلهای مختلف دارد، مدلهای امروزی آن کمی تنگ تر از گذشته است، پوششی است برای سرما، باد، ماسه و گرد و غبار و مواردی از این قبیل، پوشاک سنتی عربها است و تقریباً معادل پالتو در میان اقوام دیگر است. فرق آن با چادر این است که جلباب آستین و دکمه دارد ولی چادر آستین و دکمه ندارد).

 «ریش»: پوشاک زيبا و تزييني و گرانبهای مربوط به جشنها، گردهمائی ها، مهمانیها و مواردی از این گونه است. مانند پوشاک عروس و داماد. (از ریش بمعنی "پر پرنده" آمده است). و به پوششهای زینتی که روی اسب و شتر و غیره می اندازند نیز گفته ميشود.

« ثیاب»: پوشاک اصلی و رسمی است که انسان آنها را جلو دیگران می پوشد.

« لباس»: پوشاک زیر است. یعنی پوشاکی که بدن را ميپوشاند و زير آن پوشاک دیگری نیست.

«خُمُر»: جمع خِمار است و خِمار بمعنی روسری است. مانند آنچه در اينجا ميبينيم و حالتهای مشابه آن، که آنرا در ناحيه گريبان گره ميزنند.

واژه های زيبائی و آرايش و آراستگی

واژه های زيبائی و آرايش و آراستگی در قرآن که در رابطه با پوشش و پوشاک آمده عبارتند از: زینة، حِليَة،  رِئی و تَبَرُج.

« زیـنـَة»: بمعنی مصدری بمعنی: زیبا نمودن است. یعنی اینکه چیزی زشت است یا زیبائی ندارد و آنرا زیبا ميکنيم. بمعنی اسمی بمعنی چیزی است که چیزی را زیبا می کند. بعبارتی ديگر زینت یعنی: زیبائی ساختگی.  مانند: آرایش، استفاده از جواهراتی که پوشش و پوشاک را زیبا می کند، شانه نمودن مو، نقاشی و طراحی نمودن روی پوشاک، و هر چیزی که چیزی را زیبا می کند. ( اگر زیبائی چیزی از خود آن باشد به آن "جمال" گفته می شود).

 زيبائيهای ساختگی که در اين تصوير روی دست و پوشاک و جلد کتاب می بينيم زينة ناميده ميشوند. (زینت  شامل زیبائی در پوشاک، پوشش، رفتار و رویه، اندیشه و غیره همه نيز می شود).

« رئی»: بمعنی: آراستگی و زیبائی بزرگ کننده و شکوه دهنده است. مانند: آراستگی و زيبائی پوشاک پادشاهان، امراء، سران ارتش و جراحان. در اين تصوير مي بينيم که يک گوزن با نوعی آراستگی، چگونه در ذهن ما شخصيتی بزرگتر از يک گوزن معمولی دارد. اين آراستگی که شخصيت اين گوزن را بزرگ ميکند رئی ناميده می شود.

«حِلیَة»: بمعنی: زيوری نمودن و با زيور آراستن، و زیور آلات و جواهرات است.

«تـَبَـرُّجْ»: بمعنی: زندگی يا آرايش و ويرايش زندگی اشرافی و مصرفی داشتن است.

پوشاک پرستشگاه

«ای فرزندان آدم! نزد هر پرستشگاهی زیبائی خود را با خود برداريد. و بخورید و بنوشید ولی زیاده روی نکنید. او زیاده روی کنندگان را دوست ندارد».

«عند» در آيه ظرف مکان است برای بيان "جایِ بودن". «آدم» نام فکری انسان است. خطاب آيه به بنی آدم، خطاب به مسلمانان از جنبه فکری است. «اسراف»: بمعنی زياده روی نمودن، مربوط به زياده روی نمودن در چيزهای مشروع است. مانند بيش از اندازه خوراک پختن و زيادی آنرا دور ريختن. يا هنگام دست شستن آب زيادی را هدر دادن. (تبذير مربوط به زياده روی در چيزهای نامشروع است. مثلا هزينه نمودن برای بليط بخت آزمائی).

بنا بر اين آيه، هر گاه مسلمانی ميخواهد به مسجدی برود، چه مسجدِ کوچک محله باشد چه مسجد بزرگ معروف، مي بايست با زيبائيهای خود برود. يعنی از پوشاکهای زيبای خود بپوشد، موی خود را شانه کند، عطر بزند، رفتارهای زيبای خود را داشته باشد و غيره.

پوشش زنان سالمند بی همسر

« و زنان سالمندی که همسر و اميد به ازدواج ندارند، از اينکه پوشاک رسمی خود که جلو ديگرانميپوشند را بی آنکه به آرايش يا زيور زندگی اشرافی و مصرفی آراسته باشند کنار بگذارند، گناهی بر آنها نيست، و اينکه بپذيرند از باقيمانده کم (خوشيهای زندگی خود) چشم پوشی کنند برای خود آنها بهتر است، و خدا شنوای دانا است».

« قَواعِد»: جمع قاعدة است، بمعنی: زن سالمندی که همسر ندارد. «اِستعفاف» يعنی: پذيرفتن چشم پوشيدن از چيز نادر و کمياب ـ و پذيرفتن چشم پوشيدن از بخش کمی که از چيزی باقيمانده است.

گفتيم که ثياب پوشش رسمی و اصلی است که فرد آنرا جلو مردم می پوشد، (در جائی که کسی نيست انسان پوشاک راحتی می پوشد). چنانکه در آيه آمده زنان سالمندی که همسر ندارند و اميدی به ازدواج کردن نيز ندارند می توانند در پوشاک راحتی خود که مثلاً برداشتن روسری باشد، در صورتی که آرايش اشرافی و زندگی مصرفی نداشته باشند می توانند جلو ديگران خود را نشان بدهند. و پذيرفتن چشم پوشی نمودن از خوشيهای کمِ باقيمانده زندگيشان، که از جمله می تواند خوشی نمودن با پوشش کمتر بتن داشتن جلو ديگران باشد، برای خود آنها بهتر است.

ادامه دارد

[ یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:پوشاک, پوشش و آرايش, ] [ 20:38 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

انسان به طور طبیعی به زیبایی ها به سبب کمال بودن آن گرایش دارد. زیبایی هر چند به نظر می رسد که امری نسبی باشد و امری در نظر برخی زیبا و در دید دیگری نازیبا و گاه زشت بنماید ولی برخی از چیزهاست که در نظر بیشتری مردمانی که دارای شخصیت سالم می باشند زیباست و مورد پسند و توجه ایشان قرار می گیرد ؛ هر چند که در همین حال در نظر برخی که از فطرت سالم و شخصیت متعادلی برخوردار نیستند همان امور زشت بنماید.

برخی بر این باورند که حکایت زشت و زیبا مانند داستان پارچه ای است که تنها حلال زادگان می بینند و هر یک به جهت آن که متهم به مول و حرام زادگی نشوند آن پارچه خیالی و وهمی را تایید می کنند. به این معنا که هر یک به جهت رهایی از اتهام فقدان شخصیت سالم و فطرت پاک ناچار است که امری را زیبا بنگارد که زشت است.

اما آن چه در این جا مهم است این واقعیت است که انسان به آراستگی و زینت به جهت جنبه زیبایی گرایانه و تقویت بعد کمال گرایانه انسان مورد توجه و اتهام مردمان معتدل و با فطرت پاک و سالم است. انسان مومن نیز به جهت فطرت سالم و گرایش شدید به امور کمالی و کمال مطلق و سرچمشه زیبایی های و آراستگی ها یعنی خداوند جمیل و جمال می کوشد تا نه تنها به آن گرایش داشته باشد بلکه آن را در خود تحقق دهد و خود را به زیبایی ها بیاراید.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:آراستگی در آموزه های قرآن, ] [ 20:35 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

نباید فراموش کرد که آرایش یکی از شئون اجتماعی انسان است. بنابراین نباید بیشترین وقت و انرژی افراد صرف آن شود که اثرات روانی بدی بدنبال خواهد داشت و موجب ضعف قوای عقلانی و شخصیت و وقار شخص می‌گردد. افراط در آرایش و زینت، یکی از امراض روانی است که بسیاری از زنان را مبتلا کرده 

قرآن

اگر منظور از آراستگی، طهارت و پاکیزگی باشد، به جهت اصرار و سفارش‌های زیاد اسلام در این خصوص، جایگاه رفیع آن در اندیشه اسلامی بر کسی پوشیده نیست. در شان این مقام همین بس که پاکیزگی را علامت ایمان معرفی کرده‌اند.(النظافة من الایمان) لذا داشتن ظاهری نامرتب و زشت، از سوی هر کسی که باشد، ضعف ایمان و ضعف فهم دینی را به ذهن خطور می‌دهد.

اگر هم از آراستگی، آرایش و زینت را اراده کرده باشیم؛ باز هم نظر اسلام مثبت است دین ما آرایش و زینت را در معنای خاص آن نیز مجاز و بلکه پسندیده و موجب ثواب می‌داند و آن را هماهنگی با نظام خلقتی می‌داند که خداوند در تمام ابعاد، آن را زینت داده است. در قرآن به برخی از این زینتها، اشاره شده است:

«وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرِین: و هر آینه در آسمان برجهایى آفریدیم و براى بینندگانشان بیاراستیم.» (الحجر،16)

«إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْكَواكِب؛ همانا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراستیم.(صافات،6)

زینت و اسباب آرایش انسان نیز آفریده شده و به همراه نعمت سلیقه در اختیار او قرار گرفته است. لذا اگر چه داشتن چهره‌ای زیبا و مطابق میل هر کسی از اختیار خودش خارج است، اما آرایش و زینت، نعمتی است که خداوند آن را در اختیار همگان قرار داده است.

اما همواره افراط و تفریط ها و کج فهمی‌ها در این خصوص نیز چون بسیاری از مسائل دینی دیگر مشکل ساز بوده است؛ بگونه‌ای که عده‌ای دینداری را با بی سلیقگی و زشتی در هم می‌آمیزند و با هر چیزی که موجب زیبایی شود با کراهت برخورد می‌کنند و صدها دلیل می‌تراشند تا مردم را از زینتهای دنیوی منع سازند. گاهی دیده می‌شود که با مدلهای جدید و زیبا در لباس و موی سر و … شدیدا مخالفت می‌کنند اما بعد از سالها که این مدلها قدیمی شد خود از آن استفاده می‌کنند. البته مدپرستی غلط و موجب تخطئه سلیقه و از بین رفتن حق انتخاب می‌شود. اما نوآوری در زینت و زیبایی تا آنجایی که موجب مفسده و ارتکاب گناه و ترویج مد نباشد، مجاز است .


ادامه مطلب
[ یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:آرایش, آراستگی, نظافت,, ] [ 20:32 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

آرایش و آراستگی در قرآن

قرآن

اگر منظور از آراستگی، طهارت و پاکیزگی باشد، به جهت اصرار و سفارش‌های زیاد اسلام در این خصوص،  جایگاه رفیع آن در اندیشه اسلامی بر کسی پوشیده نیست. در شان این مقام همین بس که پاکیزگی را علامت ایمان معرفی کرده‌اند.(النظافة من الایمان) لذا داشتن ظاهری نامرتب و زشت، از سوی هر کسی که باشد، ضعف ایمان و ضعف فهم دینی را به ذهن خطور می‌دهد.

 اگر هم از آراستگی، آرایش و زینت را اراده کرده باشیم؛ باز هم نظر اسلام مثبت است دین ما آرایش و زینت را در معنای خاص آن نیز مجاز و بلکه پسندیده و موجب ثواب می‌داند و آن را هماهنگی با نظام خلقتی می‌داند که خداوند در تمام ابعاد، آن را زینت داده است. در قرآن به برخی از این زینتها، اشاره شده است:

«وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرِین: و هر آینه در آسمان برجهایى آفریدیم و براى بینندگانشان بیاراستیم.» (الحجر،16)

«إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْكَواكِب؛ همانا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراستیم.(صافات،6)

زینت و اسباب آرایش انسان نیز آفریده شده و به همراه نعمت سلیقه در اختیار او قرار گرفته است. لذا اگر چه داشتن چهره‌ای زیبا و مطابق میل هر کسی از اختیار خودش خارج است، اما آرایش و زینت، نعمتی است که خداوند آن را در اختیار همگان قرار داده است.

اما همواره افراط و تفریط ها و کج فهمی‌ها در این خصوص نیز چون بسیاری از مسائل دینی دیگر مشکل ساز بوده است؛ بگونه‌ای که عده‌ای دینداری را با بی سلیقگی و زشتی در هم می‌آمیزند و با هر چیزی که موجب زیبایی شود با کراهت برخورد می‌کنند و صدها دلیل می‌تراشند تا مردم را از زینتهای دنیوی منع سازند. گاهی دیده می‌شود که با مدلهای جدید و زیبا در لباس و موی سر و ... شدیدا مخالفت می‌کنند اما بعد از سالها که این مدلها قدیمی شد خود از آن استفاده می‌کنند. البته مدپرستی غلط و موجب تخطئه سلیقه و از بین رفتن حق انتخاب می‌شود. اما نوآوری در زینت و زیبایی تا آنجایی که موجب مفسده و ارتکاب گناه و ترویج مد نباشد، مجاز است .


ادامه مطلب
[ یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:آرایش و آراستگی در قرآن, ] [ 20:31 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

 

مقایسه صعودی(مقایسه کردن خود با افراد فرادست در مادیات)، پیامدهایی دارد که به طور مستقیم، بر سطح رضایت از زندگی تأثیر می گذارد. این پیامدها عبارت اند از:

یک. اندوه


مقایسه صعودی، شادی را از دل ها می رباید و لبخند را از لب ها می زداید. 
امام باقر(ع) می فرماید: 
هرکس به آنچه در دست دیگران است، چشم بدوزد، اندوه او طولانی می گردد و خشم او آرام نمی گیرد " 1 ". 
در این حدیث، به «طولانی شدن» حزن اشاره شده است. در حدیث دیگری، پیامبر خدا(ص) به «شدت» حزن پرداخته ، می فرماید: 
کسی که به آنچه در دست دیگران است، چشم بیندازد، اندوهش فراوان می شود و خشم او آرام نمی گیرد " 2 ".

دو. حسرت


کسی که مقایسه صعودی کند، فهرست بلندی از نداشته ها را برای خود تهیه می کند و به خاطر آنچه ندارد، پیوسته افسوس می خورد و کسی که پیوسته چنین باشد، همانند کسی است که می خواهد جان دهد. روزی جبرئیل(ع) بر پیامبر خدا(ص) نازل شد و گفت: ای پیامبر خدا، خداوند متعال بر تو سلام می فرستد و می گوید: بخوان: 
(بسم الله الرحمن الرحیم .« ولا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازوجا منهم»... " 3 ". 
پس از نزول این آیه شریف، پیامرخدا(ص) به کسی گفتند این پیام را به گوش مردم برساند که: 
هرکس با ادب الهی تربیت نشود، از حسرت خوردن بر دنیا، نفسش به شماره می افتد " 4 ". 
مقایسه صعودی، آن قدر زندگی را بر انسان سخت می کند که گویی انسان در حال جان کندن است و در این شرایط نمی توان زندگی آرام و لذت بخشی را انتظار داشت.


ادامه مطلب
[ شنبه 19 آذر 1390برچسب:پیامدهای مقایسه صعودی, ] [ 16:24 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

البته قناعت به معنای تنبلی و بی کاری نیست . قناعت و تلاش ، دو مقوله جدا از یکدیگرند. لذا یکی از آنها دیگری را نفی نمی کند. «تلاش و تنبلی» در یک طبقه قرار می گیرند و «قناعت و حرص»نیز در یک طبقه. انسان در مقام عمل، یا تلاشگر است یا نتبل و در مقام احساس و روحیه، یا قانع است یا حریص. در این که انسان باید تلاش کند، شکی نیست؛ اما سخن، این است که همراه با حرص باشد یا قناعت؟ امام علی(ع) می فرماید: 
روزی را طلب کنید؛ زیرا روزی ، برای کسی که آن را طلب کند، تضمین شده است " 1 ". 
پس قرار ساختن تساوی بین «قناعت» و «تنبلی»، یک مغالطه است. خداوند، روزی را تضمین کرده، ولی انسان نیز وظیفه ای دارد. سَدیر می گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: وظیفه انسان در طلب روزی چیست؟ حضرت فرمود: 
وقتی در مغازه ات را باز کردی و بساط خود را پهن نمودی، آنچه را برعهده توست، انجام داده ای " 2 ". 
بنابراین، انسان باید تلاش کند تا خداوند، روزی را برساند و البته به آنچه رسید، قانع باشد و حرص نورزد.

بخل، دشمن آسایش زندگی


تفکری که دارایی و ثروت را منشا خوش بختی می داند، از یک سو، به طمع دچار می شود تا مال بیشتری گرد آورد و از سوی دیگر، به بخل روی می آورد تا مال را به مدت بیشتری نزد خود نگه دارد و از تلف شدن آن، جلوگیری کند و بدین وسیله، از زندگی ، لذت بیشتری ببرد؛ اما آنچه اتفاق می افتد چیز دیگری است. شخص بخیل، در حقیقت، رنج و غم و فشار روانی را نزد خود پایدار می گرداند. بخیل، با هدف ثروتمندی بخل می ورزد، ولی در حقیقت ، به سوی فقر می شتابد. امام علی(ع) می فرماید: 
در شگفتم از بخیل که به سوی فقر و ناداری ای که از آن گریزان است، می شتابد و توانگری و ثروتی را که در پی آن است، از دست می دهد. او در دنیا مانند تهی دستان به سر می برد و در آخرت، همچون توانگران ، حسابرسی می شود " 3 ". 
همچنین، بخیل، در احتماع ، چیزی جز مذمت، " 4 ". ننگ، " 5 ". ناسزا، " 6 ".دشمنی " 7 ". و خواری " 8 ". کسب نمی کند؛ دوستان خود را از دست می دهد " 9 ". و اقوام وخویشاوندان ، با او قطع رابطه می کنند " 10 ". با این وضعیت، آیا می توان پذیرفت که راه بخل، به وادی آرامش ختم می شود؟ هرگز! بخل، فشار روانی را افزایش می دهد " 11 ". و آسایش را از انسان می گیرد. از این رو پیامبر خدا(ص) می فرماید:


ادامه مطلب
[ شنبه 19 آذر 1390برچسب:قناعت و تلاش, ] [ 16:20 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

روزی، یکی از نیازهای اساسی انسان است و لذا ترس از آینده و چگونگی تأمین «روزی»، یک نگرانی عمومی است. نگرانی اگر به اندازه باشد و از حد متعارف نگذرد ، عامل تحرک برای کسب روزی است. اما اگر افزایش یابد و از حد معمول بگذرد، به افزایش تنیدگی و فشار روانی منجر شده، رضایت از زندگی را به مخاطره می اندازد. 
امام علی(ع) یکی از عوامل هلاک کننده مردم را ترس از فقر می داند " 16 ".

خدا روزی را تضمین کرده است


این، در حالی است که روزی انسان، تأمین شده است " 17 ". خداوند متعال، تضمین کرده است که روزی انسان را در هر شرایطی تأمین می کند. تأمین کننده روزی، کسی است که مالک آفرینش است، و تضمین کننده آن، کسی است که مقتدر و شکست ناپذیر است. قرآن کریم می فرماید: 
(ان الله هو الرزاق ذوالقوه المتین " 18 ". 
خداست روزی رسان، و اوست دارنده نیرویی سخت استوار) 
وقتی انسان بداند روزی اش به دست صاحب قدرت است، احساس اطمینان و آرامش می کند. هیچ جنبده ای در روی زمین نیست مگر آن که روزی اش بر عهده خداست " 19 ". چه بسا جنبندگانی که یارای تحصیل روزی خویش ندارند و خدا روزی آنها را می دهد. روزی انسان را نیز همین خدا تأمین می کند " 20 ". هر جانداری روزی خود را دارد " 21 ". به مورچه بنگرید که با آن همه کوچکی و ظرافت اندام( که تقریباً به چشم نمی آید.)، روزی اش تضمین شده و به فراخور حالش، روزی او می رسد .خداوند منان و بخشنده ، از او غافل نیست و او را محروم نساخته است؛ اگر چه در دل تخته سنگی سیاه و خشک و یا در میان صخره ای سخت باشد " 22 ". و یا به پرندگانی مثل کلاغ و عقاب و کبوتر و شتر مرغ بنگرید که خداوند، روزی همه آنها را ضمانت کرده است " 23 ". این نکات آموزنده، نشان می دهد که نگران بودن برای روزی، بی مورد است. از این رو، پیامبر خدا(ص) به ابن مسعود می فرماید:


ادامه مطلب
[ شنبه 19 آذر 1390برچسب:نگرانی از روزی, ] [ 16:16 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

وقتی کشتی بخواهد در ساحل، پهلو بگیرد، لنگر می اندازند و آن را به محلی محکم و ثابت می بندند.کشتی زندگی نیز همین گونه است. 
اگر بخواهید زندگی موفق و رضایت بخشی داشته باشید، باید به چیزی و جایی دل ببندید که پایدار و تغییر ناپذیر باشد. به یاد داشته باشید. که: «آنچه نپاید، دل بستگی را نشاید.» 
یکی از ویژگی های مهم دنیا ناپایداری آن است .امام علی(ع) در توصیف ناپایداری دنیا می فرماید: 
[دنیا] سرایی است به بلا آمیخته و به نیرنگ، شناخته شده. احوال آن ناپایدار است و ساکنان آن، ایمن نیستند. احوالش گوناگون و حالاتش گذرنده است... " 1 ". 
و به فرموده پیامبر اکرم(ص) پیامد دل بستن به چنین دنیایی افزایش حزن و اندوه است " 2 ". ایشان همچنین می فرماید: 
من سه چیز را برای کسی که دل به دنیا بسته است تضمین می کنم: فقری که بی نیازی برای آن نیست، گرفتاری ای که آسودگی برای آن نیست و حزن و اندوهی که پایان ندارد " 3 ". 
بنابراین، محنت و رنج، با دل بستگی به دنیا مقرون است " 4 ". پیام این بخش از متون دینی- که کم هم نیست- دنیا ستیزی و تشویق به گریز از زندگی نیست؛ پیام آن، روشن کردن ماهیت دل بستگی به دنیا و نقش آن در تخریب زندگی است. کسی که از این حقایق، آگاهی داشته باشد، برای آن که راحت زندگی کند، به دنیا دل نمی بندد.


ادامه مطلب
[ شنبه 19 آذر 1390برچسب:دنیا ناپایدار است, ] [ 16:11 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

هركس بار زندگی را به دوش می‌كشد، مقدار زیادی از وقت خود را صرف درآمد و معاش خود و كسان خود می‌كند. كسی كه در اندیشه معاش است، باید به این پرسش‌ها پاسخ دهد كه اگر خداوند خالق انسان است و روزی او را تضمین نموده است، پس تلاش ما برای چیست؟ و اگر كار كردن ما نقشی در روزی ما ندارد و ما فقط مسئول دریافت آن هستیم پس این همه كار و تلاش انبیاء و اولیا و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ برای چه بوده است؟ و آیا امور معنوی، از قبیل توبه و استغفار، صدقه، دعا و ... چه تأثیری در جلب روزی دارند؟ در اینجا سه دیدگاه مطرح می‌شود: 
تفریط 
منطق عده‌ای از دینداران آن است كه رازق، تنها خداوند است و بس. او خالق است و ما مخلوق، او رازق است و ما مرزوق. روزی ما را او خود تضمین نموده و خداوند از وعده خود هرگز تخلّف نخواهد كرد. 
در این دیدگاه، برای كار و تلاش انسان امتیاز لازم در نظر گرفته نشده است. گویی كه تلاش انسان برای امرار معاش، دخالت در كار خداست و نوعی بی اعتنایی و حتی انكار تقدیر الهی است. از این نظر می‌توان این دیدگاه را دیدگاهی تفریطی دانست. 
افراط 
عده‌ای هم كه خواسته‌اند ارزش لازم نسبت به تلاش انسان در نظر گرفته شود، می‌گویند: خداوند گرچه رازق است، اما كار انسان را به انسان واگذار كرده و خود او را مسؤول بدست آوردن روزی‌اش دانسته است. پس باید عقل حسابگر داشت و از زور بازو كمك گرفت. 
این طرز تفكر گرچه نقطه ضعف تفكر قبلی را ندارد و به كار و تلاش انسان ارزش می‌دهد، اما خالی از اشكال نیست و نقطه ضعف آن اصل قرار دادن كار انسان و بی‌توجهی به عوامل معنوی است. از این نظر می‌توان آن را دیدگاه «افراطی» نامید. 
اعتدال 
راه اعتدال، راه سوم است كه با مراجعه به آیات و روایات و عملكرد معصومین ـ علیهم السّلام ـ در این زمینه مشخص می‌شود. این نوشتار در پی آن است كه راه سوم را یافته و حد و مرز آن را مشخص كند. 
ما در این مقاله ابتدا از مسأله ضمانت روزی انسانها بحث خواهیم كرد، اینكه آیا در ورای اراده انسان، دستی وجود دارد كه پشتوانه همّت او باشد و زحمات او را به نتیجه برساند؟ یا خیر؟ سپس از اهمیت كار و تلاش و نحوه عملكرد پیشوایان دین سخن خواهیم گفت؛ اینكه آیا عواملی مانند دعا، توكّل و عبادت، می‌تواند جایگزین تلاش و كوشش‌های انسان شود یا خیر؟ آیا می‌توان با اطمینان از روزی‌رسانی خداوند و صدق گفتار او، از رنج معاش معاف شد و دل به وعده «یَرزُقُه مِن حَیثُ لا یَحتَسِب» سپرد؟


ادامه مطلب
[ شنبه 19 آذر 1390برچسب:رزق و روزی در قرآن, ] [ 16:4 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِیطانِ الرَجیم

بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیم

 

اگر انسان بتواند به درستی، «خود»ش را ارزیابی کند. و بشناسد -انشاء الله- معنای بسیاری از حقایقی که دین مطرح نموده است برایش مشخص میشود. این روایت به تواتر از معصوم به ما رسیده است که: «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ»؛ (هرکس «خود»ش را بشناسد، خدایش را شناخته است.). پس ما میتوانیم از راه خدا «خود» شناسی، به خداشناسی محکم و مطمئنی دست یابیم و از طریق آن، توحید، نبوت، معاد و امامت را اثبات کنیم.

بحث این جلسه درباره پوچی و اضطراب و دلایل وجود آنها در انسان است. گاهی انسان در خودش احساس پوچی و اضطراب می کند. در چنین حالی اگر انسان علت را بداند می تواند آنها را رفع کند وگرنه خودش را سرگرم و مشغول ساخته، از سرابی به سرابی، و از دردی به دردی دیگر دچار شده، از درد درونی و درمان صحیح آن غافل می شود، و مشکل همان طور باقی می ماند. به همین دلیل، برای درمان صحیح باید بدانیم ریشه پوچی ها و اضطرابها چیست.


ادامه مطلب
[ شنبه 19 آذر 1390برچسب:اضطراب به چه دلیل؟, ] [ 15:52 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 136 137 138 139 140 ... 169 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب