مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
در این بخش با واژه ها و آيات مربوط به پوشاک، پوشش، آرايش و زيبائی آشنا ميشويم. آيات مربوط به پوشش ايمانداران در زندگی اجتماعی، چهارتا هستند: پوشش در شرايط عادی، پوشش در شرايطی که ايمانداران مورد اذيت و آزار قرار می گيرند، پوشش پرستشگاه (مسجد)، و پوشش زنان سالمند بی همسر. (آيات پوشش البته مربوط به ايمان داران است و عمل نمودن يا ننمودن به آن نيز در اختيار و انتخاب خود آنهاست). پوشاکها پوشاکهائی که در قرآن در رابطه با زندگی در دنيا آمده اند عبارتند از:« قميص ــ ثياب- جلابيب ــ لباس ــ ریش ــ خُمُر و سرابیل». (واژه قمیص بمعنی پيراهن 6 بار در قرآن آمده و همه در رابطه با پيراهن یوسف است و موضوع آن نوع پوشش نيست ــ «سَـرابـيـل»: جمع سِـرْبـال است بمعني: پوشاک کلفت که انسان را از گرما و سرما و ضربه حفظ می کند و بیشتر به پوشاک بالا تنه اطلاق می شود و شامل پوشاکهای زرهي نيز مي شود. و موضوع آن در قرآن نوع پوشش نيست). پوشاکهائی که موضوع آنها نوع پوشش است موارد زير ميباشد:
«جَلابِيب»: جمع جلباب است، و جلباب پوششی است که روی پوشش اصلی و رسمی پوشیده می شود، در اصل کلاه دارد، مدلهای مختلف دارد، مدلهای امروزی آن کمی تنگ تر از گذشته است، پوششی است برای سرما، باد، ماسه و گرد و غبار و مواردی از این قبیل، پوشاک سنتی عربها است و تقریباً معادل پالتو در میان اقوام دیگر است. فرق آن با چادر این است که جلباب آستین و دکمه دارد ولی چادر آستین و دکمه ندارد). «ریش»: پوشاک زيبا و تزييني و گرانبهای مربوط به جشنها، گردهمائی ها، مهمانیها و مواردی از این گونه است. مانند پوشاک عروس و داماد. (از ریش بمعنی "پر پرنده" آمده است). و به پوششهای زینتی که روی اسب و شتر و غیره می اندازند نیز گفته ميشود. « ثیاب»: پوشاک اصلی و رسمی است که انسان آنها را جلو دیگران می پوشد. « لباس»: پوشاک زیر است. یعنی پوشاکی که بدن را ميپوشاند و زير آن پوشاک دیگری نیست. «خُمُر»: جمع خِمار است و خِمار بمعنی روسری است. مانند آنچه در اينجا ميبينيم و حالتهای مشابه آن، که آنرا در ناحيه گريبان گره ميزنند. واژه های زيبائی و آرايش و آراستگی واژه های زيبائی و آرايش و آراستگی در قرآن که در رابطه با پوشش و پوشاک آمده عبارتند از: زینة، حِليَة، رِئی و تَبَرُج. « زیـنـَة»: بمعنی مصدری بمعنی: زیبا نمودن است. یعنی اینکه چیزی زشت است یا زیبائی ندارد و آنرا زیبا ميکنيم. بمعنی اسمی بمعنی چیزی است که چیزی را زیبا می کند. بعبارتی ديگر زینت یعنی: زیبائی ساختگی. مانند: آرایش، استفاده از جواهراتی که پوشش و پوشاک را زیبا می کند، شانه نمودن مو، نقاشی و طراحی نمودن روی پوشاک، و هر چیزی که چیزی را زیبا می کند. ( اگر زیبائی چیزی از خود آن باشد به آن "جمال" گفته می شود). زيبائيهای ساختگی که در اين تصوير روی دست و پوشاک و جلد کتاب می بينيم زينة ناميده ميشوند. (زینت شامل زیبائی در پوشاک، پوشش، رفتار و رویه، اندیشه و غیره همه نيز می شود). « رئی»: بمعنی: آراستگی و زیبائی بزرگ کننده و شکوه دهنده است. مانند: آراستگی و زيبائی پوشاک پادشاهان، امراء، سران ارتش و جراحان. در اين تصوير مي بينيم که يک گوزن با نوعی آراستگی، چگونه در ذهن ما شخصيتی بزرگتر از يک گوزن معمولی دارد. اين آراستگی که شخصيت اين گوزن را بزرگ ميکند رئی ناميده می شود. «حِلیَة»: بمعنی: زيوری نمودن و با زيور آراستن، و زیور آلات و جواهرات است. «تـَبَـرُّجْ»: بمعنی: زندگی يا آرايش و ويرايش زندگی اشرافی و مصرفی داشتن است. پوشاک پرستشگاه «ای فرزندان آدم! نزد هر پرستشگاهی زیبائی خود را با خود برداريد. و بخورید و بنوشید ولی زیاده روی نکنید. او زیاده روی کنندگان را دوست ندارد». «عند» در آيه ظرف مکان است برای بيان "جایِ بودن". «آدم» نام فکری انسان است. خطاب آيه به بنی آدم، خطاب به مسلمانان از جنبه فکری است. «اسراف»: بمعنی زياده روی نمودن، مربوط به زياده روی نمودن در چيزهای مشروع است. مانند بيش از اندازه خوراک پختن و زيادی آنرا دور ريختن. يا هنگام دست شستن آب زيادی را هدر دادن. (تبذير مربوط به زياده روی در چيزهای نامشروع است. مثلا هزينه نمودن برای بليط بخت آزمائی). بنا بر اين آيه، هر گاه مسلمانی ميخواهد به مسجدی برود، چه مسجدِ کوچک محله باشد چه مسجد بزرگ معروف، مي بايست با زيبائيهای خود برود. يعنی از پوشاکهای زيبای خود بپوشد، موی خود را شانه کند، عطر بزند، رفتارهای زيبای خود را داشته باشد و غيره. پوشش زنان سالمند بی همسر « و زنان سالمندی که همسر و اميد به ازدواج ندارند، از اينکه پوشاک رسمی خود که جلو ديگرانميپوشند را بی آنکه به آرايش يا زيور زندگی اشرافی و مصرفی آراسته باشند کنار بگذارند، گناهی بر آنها نيست، و اينکه بپذيرند از باقيمانده کم (خوشيهای زندگی خود) چشم پوشی کنند برای خود آنها بهتر است، و خدا شنوای دانا است». « قَواعِد»: جمع قاعدة است، بمعنی: زن سالمندی که همسر ندارد. «اِستعفاف» يعنی: پذيرفتن چشم پوشيدن از چيز نادر و کمياب ـ و پذيرفتن چشم پوشيدن از بخش کمی که از چيزی باقيمانده است. گفتيم که ثياب پوشش رسمی و اصلی است که فرد آنرا جلو مردم می پوشد، (در جائی که کسی نيست انسان پوشاک راحتی می پوشد). چنانکه در آيه آمده زنان سالمندی که همسر ندارند و اميدی به ازدواج کردن نيز ندارند می توانند در پوشاک راحتی خود که مثلاً برداشتن روسری باشد، در صورتی که آرايش اشرافی و زندگی مصرفی نداشته باشند می توانند جلو ديگران خود را نشان بدهند. و پذيرفتن چشم پوشی نمودن از خوشيهای کمِ باقيمانده زندگيشان، که از جمله می تواند خوشی نمودن با پوشش کمتر بتن داشتن جلو ديگران باشد، برای خود آنها بهتر است. ادامه دارد
انسان به طور طبیعی به زیبایی ها به سبب کمال بودن آن گرایش دارد. زیبایی هر چند به نظر می رسد که امری نسبی باشد و امری در نظر برخی زیبا و در دید دیگری نازیبا و گاه زشت بنماید ولی برخی از چیزهاست که در نظر بیشتری مردمانی که دارای شخصیت سالم می باشند زیباست و مورد پسند و توجه ایشان قرار می گیرد ؛ هر چند که در همین حال در نظر برخی که از فطرت سالم و شخصیت متعادلی برخوردار نیستند همان امور زشت بنماید. برخی بر این باورند که حکایت زشت و زیبا مانند داستان پارچه ای است که تنها حلال زادگان می بینند و هر یک به جهت آن که متهم به مول و حرام زادگی نشوند آن پارچه خیالی و وهمی را تایید می کنند. به این معنا که هر یک به جهت رهایی از اتهام فقدان شخصیت سالم و فطرت پاک ناچار است که امری را زیبا بنگارد که زشت است. اما آن چه در این جا مهم است این واقعیت است که انسان به آراستگی و زینت به جهت جنبه زیبایی گرایانه و تقویت بعد کمال گرایانه انسان مورد توجه و اتهام مردمان معتدل و با فطرت پاک و سالم است. انسان مومن نیز به جهت فطرت سالم و گرایش شدید به امور کمالی و کمال مطلق و سرچمشه زیبایی های و آراستگی ها یعنی خداوند جمیل و جمال می کوشد تا نه تنها به آن گرایش داشته باشد بلکه آن را در خود تحقق دهد و خود را به زیبایی ها بیاراید. ادامه مطلب [ یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:آراستگی در آموزه های قرآن, ] [ 20:35 ] [ اکبر احمدی ]
[
اگر منظور از آراستگی، طهارت و پاکیزگی باشد، به جهت اصرار و سفارشهای زیاد اسلام در این خصوص، جایگاه رفیع آن در اندیشه اسلامی بر کسی پوشیده نیست. در شان این مقام همین بس که پاکیزگی را علامت ایمان معرفی کردهاند.(النظافة من الایمان) لذا داشتن ظاهری نامرتب و زشت، از سوی هر کسی که باشد، ضعف ایمان و ضعف فهم دینی را به ذهن خطور میدهد. اگر هم از آراستگی، آرایش و زینت را اراده کرده باشیم؛ باز هم نظر اسلام مثبت است دین ما آرایش و زینت را در معنای خاص آن نیز مجاز و بلکه پسندیده و موجب ثواب میداند و آن را هماهنگی با نظام خلقتی میداند که خداوند در تمام ابعاد، آن را زینت داده است. در قرآن به برخی از این زینتها، اشاره شده است: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرِین: و هر آینه در آسمان برجهایى آفریدیم و براى بینندگانشان بیاراستیم.» (الحجر،16) «إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْكَواكِب؛ همانا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراستیم.(صافات،6) زینت و اسباب آرایش انسان نیز آفریده شده و به همراه نعمت سلیقه در اختیار او قرار گرفته است. لذا اگر چه داشتن چهرهای زیبا و مطابق میل هر کسی از اختیار خودش خارج است، اما آرایش و زینت، نعمتی است که خداوند آن را در اختیار همگان قرار داده است. اما همواره افراط و تفریط ها و کج فهمیها در این خصوص نیز چون بسیاری از مسائل دینی دیگر مشکل ساز بوده است؛ بگونهای که عدهای دینداری را با بی سلیقگی و زشتی در هم میآمیزند و با هر چیزی که موجب زیبایی شود با کراهت برخورد میکنند و صدها دلیل میتراشند تا مردم را از زینتهای دنیوی منع سازند. گاهی دیده میشود که با مدلهای جدید و زیبا در لباس و موی سر و … شدیدا مخالفت میکنند اما بعد از سالها که این مدلها قدیمی شد خود از آن استفاده میکنند. البته مدپرستی غلط و موجب تخطئه سلیقه و از بین رفتن حق انتخاب میشود. اما نوآوری در زینت و زیبایی تا آنجایی که موجب مفسده و ارتکاب گناه و ترویج مد نباشد، مجاز است . ادامه مطلب
آرایش و آراستگی در قرآن اگر منظور از آراستگی، طهارت و پاکیزگی باشد، به جهت اصرار و سفارشهای زیاد اسلام در این خصوص، جایگاه رفیع آن در اندیشه اسلامی بر کسی پوشیده نیست. در شان این مقام همین بس که پاکیزگی را علامت ایمان معرفی کردهاند.(النظافة من الایمان) لذا داشتن ظاهری نامرتب و زشت، از سوی هر کسی که باشد، ضعف ایمان و ضعف فهم دینی را به ذهن خطور میدهد. اگر هم از آراستگی، آرایش و زینت را اراده کرده باشیم؛ باز هم نظر اسلام مثبت است دین ما آرایش و زینت را در معنای خاص آن نیز مجاز و بلکه پسندیده و موجب ثواب میداند و آن را هماهنگی با نظام خلقتی میداند که خداوند در تمام ابعاد، آن را زینت داده است. در قرآن به برخی از این زینتها، اشاره شده است: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرِین: و هر آینه در آسمان برجهایى آفریدیم و براى بینندگانشان بیاراستیم.» (الحجر،16) «إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْكَواكِب؛ همانا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراستیم.(صافات،6) زینت و اسباب آرایش انسان نیز آفریده شده و به همراه نعمت سلیقه در اختیار او قرار گرفته است. لذا اگر چه داشتن چهرهای زیبا و مطابق میل هر کسی از اختیار خودش خارج است، اما آرایش و زینت، نعمتی است که خداوند آن را در اختیار همگان قرار داده است. اما همواره افراط و تفریط ها و کج فهمیها در این خصوص نیز چون بسیاری از مسائل دینی دیگر مشکل ساز بوده است؛ بگونهای که عدهای دینداری را با بی سلیقگی و زشتی در هم میآمیزند و با هر چیزی که موجب زیبایی شود با کراهت برخورد میکنند و صدها دلیل میتراشند تا مردم را از زینتهای دنیوی منع سازند. گاهی دیده میشود که با مدلهای جدید و زیبا در لباس و موی سر و ... شدیدا مخالفت میکنند اما بعد از سالها که این مدلها قدیمی شد خود از آن استفاده میکنند. البته مدپرستی غلط و موجب تخطئه سلیقه و از بین رفتن حق انتخاب میشود. اما نوآوری در زینت و زیبایی تا آنجایی که موجب مفسده و ارتکاب گناه و ترویج مد نباشد، مجاز است . ادامه مطلب [ یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:آرایش و آراستگی در قرآن, ] [ 20:31 ] [ اکبر احمدی ]
[
مقایسه صعودی(مقایسه کردن خود با افراد فرادست در مادیات)، پیامدهایی دارد که به طور مستقیم، بر سطح رضایت از زندگی تأثیر می گذارد. این پیامدها عبارت اند از:
ادامه مطلب [ شنبه 19 آذر 1390برچسب:پیامدهای مقایسه صعودی, ] [ 16:24 ] [ اکبر احمدی ]
[
البته قناعت به معنای تنبلی و بی کاری نیست . قناعت و تلاش ، دو مقوله جدا از یکدیگرند. لذا یکی از آنها دیگری را نفی نمی کند. «تلاش و تنبلی» در یک طبقه قرار می گیرند و «قناعت و حرص»نیز در یک طبقه. انسان در مقام عمل، یا تلاشگر است یا نتبل و در مقام احساس و روحیه، یا قانع است یا حریص. در این که انسان باید تلاش کند، شکی نیست؛ اما سخن، این است که همراه با حرص باشد یا قناعت؟ امام علی(ع) می فرماید: ادامه مطلب [ شنبه 19 آذر 1390برچسب:قناعت و تلاش, ] [ 16:20 ] [ اکبر احمدی ]
[
روزی، یکی از نیازهای اساسی انسان است و لذا ترس از آینده و چگونگی تأمین «روزی»، یک نگرانی عمومی است. نگرانی اگر به اندازه باشد و از حد متعارف نگذرد ، عامل تحرک برای کسب روزی است. اما اگر افزایش یابد و از حد معمول بگذرد، به افزایش تنیدگی و فشار روانی منجر شده، رضایت از زندگی را به مخاطره می اندازد. ادامه مطلب [ شنبه 19 آذر 1390برچسب:نگرانی از روزی, ] [ 16:16 ] [ اکبر احمدی ]
[
وقتی کشتی بخواهد در ساحل، پهلو بگیرد، لنگر می اندازند و آن را به محلی محکم و ثابت می بندند.کشتی زندگی نیز همین گونه است. ادامه مطلب [ شنبه 19 آذر 1390برچسب:دنیا ناپایدار است, ] [ 16:11 ] [ اکبر احمدی ]
[
هركس بار زندگی را به دوش میكشد، مقدار زیادی از وقت خود را صرف درآمد و معاش خود و كسان خود میكند. كسی كه در اندیشه معاش است، باید به این پرسشها پاسخ دهد كه اگر خداوند خالق انسان است و روزی او را تضمین نموده است، پس تلاش ما برای چیست؟ و اگر كار كردن ما نقشی در روزی ما ندارد و ما فقط مسئول دریافت آن هستیم پس این همه كار و تلاش انبیاء و اولیا و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ برای چه بوده است؟ و آیا امور معنوی، از قبیل توبه و استغفار، صدقه، دعا و ... چه تأثیری در جلب روزی دارند؟ در اینجا سه دیدگاه مطرح میشود: ادامه مطلب [ شنبه 19 آذر 1390برچسب:رزق و روزی در قرآن, ] [ 16:4 ] [ اکبر احمدی ]
[
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِیطانِ الرَجیم بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیم اگر انسان بتواند به درستی، «خود»ش را ارزیابی کند. و بشناسد -انشاء الله- معنای بسیاری از حقایقی که دین مطرح نموده است برایش مشخص میشود. این روایت به تواتر از معصوم به ما رسیده است که: «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ»؛ (هرکس «خود»ش را بشناسد، خدایش را شناخته است.). پس ما میتوانیم از راه خدا «خود» شناسی، به خداشناسی محکم و مطمئنی دست یابیم و از طریق آن، توحید، نبوت، معاد و امامت را اثبات کنیم. بحث این جلسه درباره پوچی و اضطراب و دلایل وجود آنها در انسان است. گاهی انسان در خودش احساس پوچی و اضطراب می کند. در چنین حالی اگر انسان علت را بداند می تواند آنها را رفع کند وگرنه خودش را سرگرم و مشغول ساخته، از سرابی به سرابی، و از دردی به دردی دیگر دچار شده، از درد درونی و درمان صحیح آن غافل می شود، و مشکل همان طور باقی می ماند. به همین دلیل، برای درمان صحیح باید بدانیم ریشه پوچی ها و اضطرابها چیست. ادامه مطلب [ شنبه 19 آذر 1390برچسب:اضطراب به چه دلیل؟, ] [ 15:52 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |