مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
عبارتهاي نماز، نماز ريتم دارد. بسم الله الرحمن الرحيم. ريتم را ببينيد. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِين، الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» ريتم را... «مَلِكِ يَوْمِ الدِّين»، «نَسْتَعِين»، «ْمُسْتَقِيم»، «ضَّالِّين»، «احد، صمد، يلد، يولد» نماز ريتم دارد. محتوايش فوق تصور، قالبش زيبا. همهي سورههاي قرآن همينطور است. ما مزهي قرآن را نچشيديم. [ چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:زيبايي الفاظ و مفاهيم قرآني, ] [ 15:28 ] [ اکبر احمدی ]
[
تمركز، حضور قلب. اين اصل تمركز اصل خوبي است. الآن در دنيا روي تمركز خيلي كار ميكنند. يك عرفانهاي كاذبي هست، مثلاً ياد طرف ميدهد كه چنين كن. بيست دقيقه، بعد چنين كن، هفت دقيقه. اين بازيها را ميخواهد چه كند؟ به ما گفتند: سر نماز حواست را جمع كن. اين تمركز خيلي مهم است. امروز دنياي علم از تمركز حواس خيلي چيزهايي كشف كرده است و به خيلي جاها رسيده است. نه فقط در نماز تمركز است. در عبادت هم تمركز است. اگر شما ادرار داري، وضو هم داري، ميگويي: اگر بروم ادرار كنم وضو بگيرم، نماز جماعت تمام ميشود. پس حالا تا وضو دارم نماز را بخوانم بعد دستشويي ميروم. اسلام ميگويد: نه! برو وضو بگير، نماز را فرادي بخوان. جماعتي كه در حال نگهداشتن ادرار باشد، اين جماعت ارزش ندارد. نگهداشتن ادرار ضرر دارد. بعضيها براي اينكه با وضو باشند سه ساعت ادرارشان را نگه ميدارند. اين خل است. نگه داشتن ادرار خيلي ضرر دارد. اين براي اينكه با وضو باشد ادرار نگه ميدارد. خيلي... خيلي خراب است. [ چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:تمركز و حضور قلب در نماز و نيايش, ] [ 15:24 ] [ اکبر احمدی ]
[
- زبان نماز، زبان قرآن كريم ادامه مطلب [ چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:زبان نماز, زبان قرآن كريم,گفتگوي بي تشريفات با خدا, ] [ 15:19 ] [ اکبر احمدی ]
[
خانهي اولين دشمن محل رشد ميشود. به فرعون گفتند: امسال زني ميزايد، پسر. پسر بزرگ شود كاخت را زير و رو ميكند. دستور داد هر زني پسر زاييد او را بكشند. مادر موسي پسر زاييد وحشت كرد. خدا به دلش انداخت، شيرش بدهد و در جعبه بگذارد و در دريا بياندازد. نترس! تو نيكي كن و در دجله انداز، يكي اين است. شرش بده، در جعبه، در دريا، من اين را «إِنَّا رَادُّوه» (قصص/7) برميگردانم. حالا يك تكه كارهاي اطلاعاتي بگويم، چون وزارت اطلاعات فكر ميكند كارهاي اطلاعاتي براي خودش است. اطلاعات دنيا هم فكر ميكند، اولين كار اطلاعاتي كار موسي است. مادر موسي، موسي را زاييد. شيرش داد، در جعبه انداخت و در رودخانه انداخت. قرآن ميگويد: دل مادر را نگه داشتيم. چون مادر خيلي شهامت ميخواهد بچهي نوزادش را در دريا بياندازد. ميگويد: «أَنْ رَبَطْنا عَلى قَلْبِها» (قصص/10) يعني قلبش را گره زديم، نگه داشتيم. ادامه مطلب [ سه شنبه 17 آبان 1390برچسب:رشد موسي در دامان فرعون!, ] [ 10:33 ] [ اکبر احمدی ]
[
نيتت را خالص كن. «جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» (عنكبوت/69) تو آنتنت را سمت من قرار بده. چون دنيا چيزي نيست، حالا مثلاً فرض كنيد شما فرض كن ميخواهيد استخدام شويد، سي سال سر كار باشيد، بيست سال هم باز نشسته ميشود پنجاه سال، حالا بيست سال هم كه هست ميشود هفتاد سال، سي سال سر كار و بيست سال هم باشه پنجاه سال، پنجاه تا دوازده ماه ميشود ششصد ماه، ششصد تا صد هزار تومان اگر كنار بگذاريم به حضرت عباس نيست، من اگري ميگويم. بر فرض ششصد تا صد هزار تومان كنار بگذاريم ميشود شصت ميليون. شصت ميليون پول يك خانه است. چه دادم؟ پنجاه سال. چه گرفتم؟ يك خانه. «وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ» (عصر/1و2) اين خسارت است. پنجاه سال دادي و يك خانه گرفتي! آقاي قرائتي پول نگيريم؟ چرا پول بگيريد. نيت شما پول نباشد. يك كسي آموزش و پرورش ميرود نيتش اين باشد كه به نسل نو درس بدهد. خدا دوست دارد. كسي در قواي مسلح ميرود، نيتش اين باشد براي امنيت كشور، امنيت كشورهاي اسلامي را خدا دوست دارد. يعني هدف ما رضاي خدا باشد. ميگويد: اگر هدف تو رضاي خدا باشد، اين... اولاً عقدهاي نميشويم. چرا من سرگرد هستم؟ چرا من سرهنگ هستم؟ چرا او پايهي حقوقش اين است؟ هرچه ميخواهد باشد. كسي كه روز عاشورا ميآيد براي امام حسين عزاداري كند، مهم نيست سر جمعيت باشد، يا وسط جمعيت باشد يا... شما وقتي تشييع جنازه ميروي ادامه مطلب
خدايا يك خانه به ما بده عزيز شويم. ممكن است خانه داشته باشي ذليل باشي، و مستأجر باشي و عزيز باشي. عزت از اوست. «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً» (نساء/139) جميعا يعني يك درصد هم براي كس ديگري نيست. اگر يك درصدش براي كس ديگري بود خدا دروغ ميگفت نعوذ بالله! وقتي ميگويد: «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً» يعني تمام عزت دست خداست. ما فكر ميكنيم اگر خودمان را كانديداي رييس جمهوري كنيم عزيز ميشويم. ممكن است از همين رييس جمهوري افرادي ذليل شوند. فكر ميكنيم مدرك دكترا بگيريم عزيز هستيم. خيليها با اسم مدرك دكتر جلو رفتند، و همان مدرك دكترا اسباب دردسر آنها شد. فكر ميكنيم اگر خوشگل باشيم، زندگي ما خوب است، بسياري از افراد خوشگل هستند و همين خوشگلي براي آنها دردسر شده است. اگر با هواپيما برويم خوشبخت هستيم. اگر خانهي ما اينجا باشد خوشبخت هستيم. اگر با فلان دختر ازدواج كنيم خوشبخت هستيم. اگر مدرك من چنين باشد خوشبخت هستيم. «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً» بگو: خدايا... اگر بچههايم پسر باشند خوشبخت هستيم. اينطور نيست. افرادي هستند همهي بچههايشان پسر است انواع گرفتاريها را هم دارند. افرادي هم داريم همهي بچههايش دختر هستند، هيچ گرفتاري ندارد. اينطور نيست كه شما بگويي: اگر پسر داشته باشم عزيز هستم يا به عكس، اگر دختر داشته باشم عزيز هستم. پول داشته باشم عزيز هستم، اگر مثلاً در تمام ايران، در دنيا مشهور شوم عزيز هستم. مثلاً قهرمان دنيا شوم. حالا چه كسي گفت: اگر شما قهرمان دنيا شوي عزيز هستي؟ مشهور ميشوي. ولي مگر هر مشهوري بگوييد... الآن كوه هيماليا مشهور است. كوه هيماليا از همهي قهرمانهاي ما مشهورتر است. اما كوه هيماليا عزيز است؟ چقدر تا حالا عاشق كوه هيماليا بودند؟ ممكن است كسي مشهور شود ولي محبوب نشود. لشگر خدا... ادامه مطلب [ سه شنبه 17 آبان 1390برچسب:عزت از آن خداست نه ديگران, ] [ 10:23 ] [ اکبر احمدی ]
[
خلاصه دست خدا باز است. خدا ميتواند هر چيزي را لشگر خودش قرار بدهد. يعني سبب ساز و سبب سوز است. سبب سوز يعني چه؟ خوب آتش سببي براي سوختن است. ولي ابراهيم كه در آتش ميافتد، خدا اين سببيت را از آتش ميگيرد، نميسوزد ميشود سبب سوز! مثل اينكه حرارت را از آتش ميگيريم. ميگويند: سبب سوز است. سبب ساز، يعني چه؟ يعني عصا را حضرت موسي به سنگ ميزند و آب درميآيد. زدن عصا سبب ميشود آب دربيايد، هم سبب ساز است، هم سبب سوز. ممكن است شما براي امتحان مطالعه كني. سر جلسهي امتحان همهي آنچه خواندهاي فراموش كني. ميشود سبب سوزي. اطلاعات سبب نمرهي بيست بود. خدا اطلاعات را از ذهنت پاك ميكند، همهي اينها ميسوزد. ميتواند سبب ساز باشد. يعني چيزي را كه هيچ مطالعه نكردي، لحظهي امتحان يك مرتبه به ذهنت برسد. سبب ساز و سبب سوز، بنابراين كارهايي كه ما ميكنيم بايد آموزش نظامي ببينيم، اينها پنجاه درصد كار است. بايد آموزش ببينيم، نظم و انضباط و تخصص و با ادامه مطلب
حيوانها لشگر خدا هستند. از حيوان بزرگ گرفته مثل شتر، تا حيوان كوچك مثل شپش! از شتر تا شپش، شتر لشگر خداست. ناقهي صالح! كلاغ لشگر خداست. حضرت آدم دو تا بچه داشت. هابيل، قابيل، يكي يكي را كشت. جنازهاش را بغل كرد، فكري بود چه كند. بالاخره يك كلاغ آمد جلويش يك چيزي را در خاك كرد، گفت: تو هم جنازه را خاك كن. يعني يك كلاغ معلم چند ميليارد بشر ميشود. تا الآن چند ميليارد آدم دفن شده، و معلم دفن كلاغ است. ادامه مطلب
شن لشگر خداست. حالا مثلاً شما لشگر خدا هستيد، شن هم لشگر خداست. كسي ميتواند يك نمونه بگويد... بارك الله! بگوييد... طوفان طبس! شنهاي بيابان طبس طرح نظامي آمريكا را بر ملا كرد. شن لشگر خداست. سنگ ريزه لشگر خداست. «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحابِ الْفيلِ» (فيل/1) «تَرْمِيهِم بحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ» (فيل/4) حجاره از حجر است. حجر يعني سنگ.حجاره سنگ ريزه است. پس سنگ هم ميتواند لشگر خدا باشد. شن، سنگ! زمين هم لشگر خداست. ديگر شايد شما اينجا را نتوانيد بگوييد. كجا زمين لشگر خدا شد؟ بارك الله! زمين مأمور شد دهانش را باز كرد، قارون را قورت داد. آب هم لشگر خداست. آفرين! آب فرعون را قورت داد. خاك قارون را قورت داد. سنگ ريزه لشگر اصحاب فيل را قورت داد. شنهاي طبس طرح آمريكا را قورت داد. آتش لشگر خداست. آفرين! حضرت ابراهيم را در آتش انداختند. خدا امر كرد «يا نارُ كُوني بَرْداً وَ سَلاماً» (انبيا/69) اي آتش خنك شو! آتش هم لشگر خداست. طوفان لشگر خداست. آفرين! قرآن ميفرمايد كه: «فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفان» (اعراف/133) يعني فلان قوم لجوج را با طوفان نابود كرديم. باد هم لشگر خداست. «بِريحٍ صَرْصَر» (حاقه/6) باد سوزندهي پر سم، سوزندهي سم دار! هم سم داشت و هم سوزنده بود. فلان قوم را نابود كرد.
گمان " 2 ". مكن كه رذایل نفسانى و اخلاق روحى ممكن الزوال نیست. این ها خیال خامى است كه نفس اماره و شیطان القاء مى كند و مى خواهد تو را از سلوك راه آخرت و اصلاح نفس باز دارد. انسان تا در این دار تغیر و نشاءه تبدل است، ممكن است در تمام اوصاف و اخلاق تغییر پیدا كند، و هر چه ملكات محكم هم باشد تا در این عالم است، قابل زوال است. منتها به حسب اختلاف شدت و ضعف، زحمت تصفیه تفاوت مى كند. البته اول پیدایش صفتى در نفس، با زحمت و ریاضت كمى او را مى توان ازاله كرد. مثل نورسى كه ریشه نداونیده باشد و متمكن در زمین نشده باشد. ولى بعد از آن كه صفت، متمكن در نفس شد، و از ملكات مستقره نفس گردید، زوالش ممكن است ولى زحمتش زیاد مى شود. درختى كه كهن سال شده و ریشه كرده، زحمت كندنش زیاد است. تو هر چه دیرتر در فكر قلع ریشه هاى مفاسد قلب و روح افتى، ناچار زحمت و ریاضتت بیش تر گردد. اى عزیز اولا مگذار مفاسد اخلاقى یا عملى در مملكت ظاهر و باطنت وارد شود كه این خیلى سهل تر است دفع آن تا بعد از وارد شدن و برج و بارو را گرفتن در صدد رفع و اخراج برآیى. و اگر وارد شد، هر چه دیرتر در صدد رفع برآیى، زحمت زیاد مى شود و قوه داخلى رو به نقصان مى گذارد. شیخ جلیل ما و عارف بزرگوار آقاى شاه آبادى - روحى فداه - فرمودند كه تا قواى جوانى و نشاط آن باقى است، بهتر مى توان قیام كرد در مقابل مفاسد اخلاقى، و خوبتر مى توان وظایف انسانیه را انجام داد. مگذارید این قوا از دست برود و روزگار پیرى پیش آید كه موفق شدن در آن حال مشكل است، و بر فرض موفق شدن، زحمت اصلاح زیاد است. پس انسان عاقل كه تفكر كرد در مفاسد چیزى، اگر وارد در آن نیست، گرد آن نمى گردد، و خود را آلوده نمى كند، و اگر خداى نخواسته وارد شد، هر چه زودتر در صدد اصلاح بر مى آید و نمى گذارد ریشه كند و اگر خداى نخواسته ریشه كرد، با هر زحمت و مشقتى است، ریشه او را مى كند كه مبادا به ثمره برزخى و آخرتى برسد، و میوه آن را بار دهد كه اگر با آن خلق فاسد را از این عالم كه نشاه هیوالنى و تغیرات مادى است، منتقل شد، قلع آن از دست خود او خارج مى شود و تا (در) آخرت یا برزخ یك خلق از اخلاق نفسانى بخواهد تبدیل شود، هیهات است. در حدیث است از رسول اكرم صلى الله علیه وآله كه هر یك از اهل بهشت و جهنم مخلدند در آن به واسطه نیات خود. نیات فاسده كه زاییده اخلاق رذیله است، ممكن نیست زائل شود مگر آن منشاء آن زائل گردد. در آن عالم ملكات به قدرى با شدت و قوت ظهور مى كند كه زوال آن یا ممكن نیست - آن وقت مخلد است در جهنم - و اگر با فشارها و سختى ها و آتش ها زائل شود، پس از قرن هاى ربوبى، شاید زائل شود. پس اى عاقل! چیزى را (كه ) با یك ماه یا یك سال زحمت جزئى دنیایى با اختیار خود ممكن است اصلاح كرد، و گرفتارى هاى دنیا و آخرت را به آخر رساند، نگذار بماند و تو را هلاك كند " 3 ". |
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |