مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

فرمود: مردم! خداوند متعال دین شما را با امامت علی بن ابی طالب علیه السلام کامل کرد؛ با این اکمال کسانی که به او و بعد از او به امامان بعد از او که از نسل من و فرزندان اویند اقتدا نکنند؛ تمام اعمالشان نابود و در جایگاهشان برای همیشه جهنم  خواهد شد.(3)

شیطان به آدم[علیه السلام] حسادت کرد و همین حسادت سبب شد که خود را برای همیشه جهنمی کند؛ مبادا به علی علیه السلام حسادت بورزید که شما نیز با نابود شدن اعمالتان سرنوشتی چون او پیدا خواهید کرد

نکته: برخی با دیدن نماز و قرائت قرآن و اعمال و مستحبات مسلمانانی که اعتقادی به ولایت و امامت امیرالمومنین علیهما السلام و امامان بعد از ایشان ندارند این توهم برای آنها ایجاد می شود که آنها با گوی مسلمانی و ورود در بهشت را از معتقدین به پیام غدیر ربوده اند که این فراز خط بطلانی است بر آن پندار.

ابوحمزه ثمالی نقل می کند که امام زین العابدین علیه السلام از من پرسید: با فضلیت ترین منطقه روی زمین کجاست؟ عرض کردم: خدا و رسولش و فرزند رسولش بهتر می دانند. فرمود: «أَفْضَلُ الْبِقَاعِ مَا بَیْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ» برترین و با فضیلت ترین منطقه بین رکن و مقام(4) است. بعد فرمود: اگر کسی به مقداری که نوح علیه السلام در بین قومش فعالیت می کرد که 950 سال بود(5) بین رکن ومقام روزها روزه بگیرد و شبها به نماز (عبادت) مشغول باشد ولی معتقد به ولایت ما نباشد تمام آن صدها سال عبادت ذره برای او سود نخواهد داشت؛ «وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا عُمِّرَ مَا عُمِّرَ نُوحٌ ع فِی قَوْمِهِ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَاماً یَصُومُ النَّهَارَ وَ یَقُومُ اللَّیْلَ فِی ذَلِكَ الْمَكَانِ ثُمَّ لَقِیَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیْرِ وَلَایَتِنَا لَمْ یَنْفَعْهُ ذَلِكَ شَیْئاً» (6)

فرمود: مردم! « إِنَّ إِبْلِیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ فَلَا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ »

توضیح این فراز این است: شیطان به آدم[علیه السلام] حسادت کرد و همین حسادت سبب شد که خود را برای همیشه جهنمی کند؛ مبادا به علی علیه السلام حسادت بورزید که شما نیز با نابود شدن اعمالتان سرنوشتی چون او پیدا خواهید کرد.  


ادامه مطلب
[ شنبه 13 آبان 1391برچسب:تاکید بر توجه امت اسلامی به مساله امامت, ] [ 7:19 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

خطبه سرنوشت سازی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری در غدیر خم ایراد فرمودند دارای فراز های بسیار مهمی است که جز یک بخش مشهور و معروف، سایر بخشهای آن یا مطرح نمی شود یا کمتر مورد دقت و باز خوانی قرار می گیرد. در این سلسله مقالات برآنیم تا با طرح بخشهایی از آن خطبه باشکوه، ضمن باز خوانی این سند حقانیت شیعه در مواردی هم نکاتی را به نام شرح و توضیح به آن بیفزاییم.

در قسمتهای قبل اشاراتی به سه فراز اول خطبه کردیم و اکنون ادامه خطبه:

بخشهایی از فراز چهارم: معرفی شخص علی علیه السلام به عنوان امیرالمومنین و جانشین بلافصل رسول خدا صلی الله علیه و آله

پس از آن بیانات گوهربار و سرنوشت ساز که در معرفی امیرالمومنین علیه السلام صورت گرفت رسول خدا ص دست علی علیه السلام را گرفت و تا آنجا که ممکن بود بالا برد و در چنین حالتی فرمود:

مردم! این علی است « هَذَا عَلِیٌّ» برادر من، وصیّ و دربردارنده علم من. او جانشین من در امت و در تفسیر و تبیین کتاب خداوند متعال است «خَلِیفَتِی عَلَى أُمَّتِی وَ عَلَى تَفْسِیرِ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». او جانشین رسول خدا، امیر مومنین و پیشوای هدایت است و اوست که با ناکثین (عهدشکنان) و قاسطین (ظالمان) و مارقین (خوارج) می جنگد و آنها را به درک واصل می کند؛ «خَلِیفَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْإِمَامُ الْهَادِی وَ قَاتِلُ النَّاكِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ»

اکمال و اتمام دین به ولایت امیرالمومنین علیه السلام و امامان بعد از ایشان است و چنین دینی مورد رضایت خداوند متعال است و دینی از مردم پذیرفته است که در آن اعتقاد و پیروی از ولایت آن بندگان برگزیده خدا وجود داشته باشد

نکته: از این فراز فهمیده می شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله لقب «امیرالمومنین»  را تنها به علی بن ابیطالب علیهما السلام اعطا کرد و همین جا پاسخ این سوال روشن می شود که  امثال معاویه و پیشینیان او که به خود لقب امیرالمومنین دادند آیا به حق این کار را کردند یا با سرقت این لقب به دنبال غصب جایگاه علی بن ابیطالب علیهما السلام بودند؟


ادامه مطلب
[ شنبه 13 آبان 1391برچسب:مبادا به علی علیه السلام حسادت ورزید, ] [ 7:17 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

سیادت به معنای بزرگی و ریاست بر دیگران است. در لغتنامه معین به معنای سروری، شرافت و بزرگی کسی بر دیگران ترجمه شده است و در مقابل معنای عبد و ذلیل قرار دارد. با لحاظ این معنا چه، کسی هاشمی و علوی باشد یا نباشد، به شرط سروری و ریاست و به اندازه همان بر دیگران سیادت دارد.


مجمع البحرین این معنا را تایید می کند:السید الرئیس الكبیر فی قومه المطاع فی عشیرته و إن لم یكن هاشمیا و لا علویا(ج 3 ص71)؛ سید، سرور بزرگ قوم است که مورد اطاعت اهل قومش قرار دارد، چه هاشمی باشد یا نباشد. بنابراین هر کسی که بر گروهی ریاست دارد و مورد اطاعت آنها قرار گرفته است بر آنها سیادت دارد. مثل رهبر بر امت، رییس یک سازمان بر اعضاء آن، و حتی سرپرست یک خانواده بر اهل خانواده و ... معنای دینی سیادت نیز همین است اما معیار سروری و بزرگی در دین  با معیار های اجتماعی غیر دینی متفاوت است. سیادت در دین با انتصابهای الهی معنا پیدا می کند.

«... أَنَّ اللهَ یُبَشِّرُكَ بِیَحْیى‏ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ» (آل عمران،39)؛ همانا(ای زکریا) خدا مژده مى‏دهد تو را به یحیى، همان كه گواهى دهنده است به كلمه‏اى از خدا! سرور و پیشوا، و پارسائیست خوددار، و پیمبری از شایستگان است.

سیادت در معنای خاص، سیادتی است که نه به دلیل سروری کسی بر دیگران، بلکه به دلیل انتساب به خاندان پیامبر خدا حاصل شده است. در تفاسیر آمده است که: «سیادت، اجماع امت است كه خاص در حضرت هاشم و اولاد هاشم است و از خدا نازل شده است

سیادت یحیی در این آیه به مقام نبوت او، سروری و ریاستی که پیامبران بر امت خود دارند اشاره دارد. هر کس خداوند سروری و بزرگی او را برای دیگران معین کرده است او بر زیر دستان خود سیادت دارد بنابر اخبار زیادی پنج تن آل عبا بر کل بشریت سروری دارند. لذا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) اولین سید و حضرت علی(علیه السلام) که دومین مقام در بین پنج تن است، دومین سید عالم است و حتی بر پیامبران اولوالعزم نیز سیادت دارد.

اما این معنای عام سیادت است. سیادت یک معنای خاص هم دارد که اتفاقا همین معنا به اراده خداوند علم شده است. سیادت در معنای خاص، سیادتی است که نه به دلیل سروری کسی بر دیگران، بلکه به دلیل انتساب به خاندان پیامبر خدا حاصل شده است. در تفاسیر آمده است که: «سیادت، اجماع امت است كه خاص در حضرت هاشم و اولاد هاشم است و از خدا نازل شده است. علماى نسّابه نیز گفته‏اند: سیادت، بر هاشم مقرر گردید، زیرا حضرت پیغمبر صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمود: خداى تعالى از خلایق برگزید عرب را، و از عرب قریش را، و از قریش هاشم را، و او را سید عرب و عجم گردانید و از بنى هاشم مرا و على و فاطمه علیهماالسلام و ذریه ایشان را.»(تفسیر اثنا عشری، ج‏2، ص 89)

این نوع سیادت، هم آزمایشی است برای خلق خدا، هم مصداقی از کوثر است در پاسخ کسی که پیامبر را به دلیل نداشتن فرزند پسر، ابتر خواند. با نشان سیادت تا روز قیامت نسل پیامبر، مشخص و محترمند. به جز نسل پیامبر در دنیا، نسل هیچ بنی بشری مشخص و قابل شمارش و آمار نیستند.

اما سیادت حضرت علی علیه السلام از هر دو جهت است سیادت حضرت علی علیه السلام، از دو راه ثابت و معین است. یکی به دلیل نسبت نزدیک فامیلی است. بعضی گمان می کنند که سیادت تنها به پیامبر و فرزندان آن حضرت متعلق است. در حالی که همه خاندان نسبی پیامبر یعنی هاشم و اولاد او نیز به دلیل انتساب نزدیک به پیامبر سیدند که از جمله آنها حضرت علی علیه السلام است.


ادامه مطلب
[ شنبه 13 آبان 1391برچسب:حضرت علی علیه السلام دومین سید عالم !, ] [ 7:13 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

خطابه غرّا و مفصلى ایراد نمود كه در طىّ آن پس از حمد و ثناى الهى به وفات قریب الوقوع خود اشاره فرمود و آنها را به پیروى از كتاب خدا و عترت خویش فرا خواند و پس از بر شمردن خصال بى‏همتاى على (ع) او را بر سر دست خود بالا برد و صریحا خطاب به مردم فرمود: اى مردم، آیا من نسبت به مؤمنان از خود ایشان اولى و شایسته‏تر نیستم؟ همه مسلمانان این مطلب را تصدیق نمودند، سپس فرمود: پس هر كس من مولاى اویم، اینك این على مولاى اوست، خداوندا دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن دار... باید از كسانى كه مدّعى هستند ولایت در خطبه‏ غدیر به معناى سرپرستى نیست، بلكه ولایت محبّت است، پرسید: آیا براى ولایت محبّت بیعت لازم است؟! پس از آنكه پیامبر (ص) از تحقّق بیعت اطمینان یافت، فرشته وحى بار دیگر نازل شد و ابلاغ كرد: الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِیناً: امروز دین شما را برایتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و دین اسلام را به عنوان آیین بر شما پسندیدم [6]).[7]از جمله كسانى كه در بشارت سخن را بدرازا كشاند و بیش از دیگران اظهار شادمانى كرد عمر بن خطاب بود و از جمله سخنان او این بود كه گفت: به به، اى على امروز دیگر تو فرمانرواى من و فرمانرواى هر مرد مؤمن و زن مؤمنه شدى


ادامه مطلب
[ جمعه 12 آبان 1391برچسب:وقایع هنگام خطبه غدیر, ] [ 7:44 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

از واقعه بسیار مهم غدیرخم دو نکته مورد غفلت قرارگرفته است. یکی آنچه در پیرامون این واقعه رخ داده است و دیگر متن کامل خطبه غدیر که کمتر به ان پرداخته شده و عموم شیعیان از متن کامل آن بی خبرند. در اینجا تنها به مطلب اول اشاره ای خواهد شد.ابن لیلی کندی می گوید: از زیدبن ارقم (یکی از اصحاب معروف رسول خدا صلی الله علیه و آله) سؤال شد: آیا تو شنیدی که پیامبر در روز غدیر فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه. کسی که من رهبر او هستم پس علی رهبر اوست. زید در پاسخ گفت: نعم قد قالها له اربع مرّات؛ آری شنیدم که پیامبر این سخن را چهار بار درباره او گفت. [1

حوادث قبل از خطبه غدیر خم:

در ذى الحجه سال دهم هجرى پیامبر (ص) تصمیم گرفت به مكه رفته و آخرین حجّ خود را در معیّت مؤمنان بجا آورده و مناسك حج ابراهیم را عملا به آنان بیاموزد، پس از انجام مراسم حج فرشته وحى بر رسول خدا (ص) نازل شد و این آیه را ابلاغ نمود: (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ‏: اى رسول ما، آنچه راى از جانب پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن، چون اگر این عمل راى انجام ندهى، رسالت خدا راى انجام نداده‏اى و خداوند تو راى از شرّ مردم حفظ مى‏كند) [2] آنگاه پیامبر (ص) مردم را در منطقه‏اى به نام (غدیر خم) متوقّف فرمود و درنگ نمود تا سایر مسلمانان نیز به آن منطقه برسند، [3]

پس از آنكه پیامبر (ص) از تحقّق بیعت اطمینان یافت، فرشته وحى بار دیگر نازل شد و ابلاغ كرد: امروز دین شما را برایتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و دین اسلام را به عنوان آیین بر شما پسندیدمجریربن عبدالله می گوید: همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجة الوداع شرکت نمودیم، پس از حج در صحرای غدیر خم رسیدیم پیامبر اعلام نمود که همه برای نماز جمع شوند. همه ما از مهاجر و انصار اجتماع کردیم، رسول خدا در نقطه وسط جمعیت برخاست و فرمود: ایها الناس بم تشهدون؟ ای مردم به چه گواهی می دهید؟ حاضران گفتند: گواهی می دهیم که معبودی جز خدای یکتا نیست. پیامبر فرمود: سپس به چه گواهی می دهید؟ حاضران گفتند: گواهی می دهیم که محمد صلی الله علیه و آله بنده و رسول خداست. پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: فمن ولیکم؟ ولی و رهبر شما کیست؟ گفتند: ولی ما خدا و رسول اوست. در این هنگام پیامبر دستش را بر شانه علی زد و او را بلند کرد تا بایستد. [4]و آن روز روزى بسیار گرم و طاقت فرسا بود، پس رسول خدا (ص) دستور داد زیر درختهائى را كه در آنجا بود پاك كنند و دستور داد جهاز شتران را فراهم كرده رویهم بچینند، پس به منادى خویش فرمان داد كه در میان مردم فریاد زند و آنان را گرد آورد، پس همگى گرد آمدند و بیشتر آن مردم از شدت حرارت و گرمى هوا عباهاى خود را بساق پاهاى خود پیچیده بودند، همین كه همگى گرد آمدند حضرت بر آن جهازهاى شتر بالا رفت تا ببلندترین آنها رسید، و أمیر المؤمنین علیه السّلام را نیز پیش خوانده او نیز بر آنها بالا رفت تا در طرف راست آن حضرت ایستاد، سپس خطبه‏اى براى مردم خواند و سپاس خداى را بجا آورده و ثنایش گفت و مردم را تا بآنجا كه در خور استعداد و فهم آنان و میسور آن حضرت بود موعظه فرمود و...[5

[ جمعه 12 آبان 1391برچسب:از حواشی واقعه غدیر چه می دانید؟, ] [ 7:42 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

سلام بر برپا کننده غدیر، پیامبر مهربانی، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله سلام بر مولود غدیر و پیشوای مؤمنین حضرت علی مرتضی علیه السلام و سلام بر وارث غدیر، امام منتظر، حضرت مهدی موعود (عج)فرهنگ ناب شیعی مان مالامال است از اعیاد و ایام فرخنده ای که هر کدام را شأن نزولی است و هر یک را قداستی. اعیاد مبعث، قربان، فطر، ولادت مولای متقیان، نیمه شعبان و .... همه و همه روزهای زیبایی است که تقویم شیعیان را آراسته و فرصتهای مناسبی را فراهم آورده تا علاوه بر تجربه ی شادی و نشاط حلال، انس و ارتباطی صمیمانه با پیشوایان دینی ایجاد و به ظهور گذاشته شود. مهمترین این فرصتها، روز عید غدیر خم است که امام صادق آن را عید الله اکبر یا همان بزرگ ترین عید خدا نامیده اند. با اندکی مطالعه و بررسی درمی یابیم قرآن منهای علی و دین منهای ولایت، امری ناقص و ناتمام می باشد که بستر هدایت را برای خواننده و پوینده ی خود فراهم نمی کند اینکه چرا غدیر بزرگ ترین عید است، سوال مهمی است که پاسخ آن حوصله فراوانی می طلبد. به همین مقدار بسنده می کنم که عید ولایت از این رو بزرگ ترین روز است که خدای متعال دین را در آن با ولایت امیرالمومنین علی (علیه السلام) کامل نموده است.

با اندکی مطالعه و بررسی درمی یابیم قرآن منهای علی و دین منهای ولایت، امری ناقص و ناتمام می باشد که بستر هدایت را برای خواننده و پوینده ی خود فراهم نمی کند. اگر معارف ناب علوی را از مجموعه ی دین حذف کنیم، قادر نخواهیم بود به شیرینی و زیبایی های فراوان و غیرقابل توصیف دین دست یابیم. عید غدیر فرصتی است برای تقرّب به آستان نورانی و درخشان آن امام همام و تجدید پیمان با آن پیشوای برترین. امروز آدابی دارد که اصلی ترین ادب در آن توجه دادن یکدیگر به نعمت ولایت است.الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین و الائمه علیهم السلامآداب غدیر سرشار از ثواب و فضیلت است. از اعمالی که پیامبر خدا آن را در بین ما مسلمانان به یادگار گذاشتند مسأله عقد اخوت است. امسال کاربران تبیانی می توانند به شکل نمادین و مجازی این پیمان و عهد برادری را برقرار کنند و با شرکت در طرح "عقد اخوت مجازی تبیان" به جمع گسترده ی برادران تبیان افزوده شوند.غدیر میراث ماندگار و مهم پیامبر است. کمترین حرکتی که می توانیم در آن داشته باشیم، مطالعه ی خطابه غدیر می باشد. خطبه ای که ایراد آن بیش از 3 ساعت به طول انجامید و پیامبر عظم الشأن(صلی الله علیه و آله) در آن بارها و بارها علی را برترین و بهترین آفریده ی خدا معرفی کردند. از طرف خود و همکاران و دوستان خوبم در سایت تبیان این عید فرخنده را به شما کاربران عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنم و سربلندی روزافزونتان را از خدای متعال خواستارم 

[ جمعه 12 آبان 1391برچسب:غدیر میراث ماندگار پیامبر, ] [ 7:41 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

در رابطه با مسأله حجة الوداع و غدیر خم، عین واقعه را به نقل از ترجمه الغدیر (ج 1، ص 29 - 37) تقدیم میداریم. لازم است بدانید که این واقعه و خطبه پیامبر اکرم(ص) در آن، مورد اجماع و اتفاق جمیع مسلمانان شیعه وسنی است و جایگاه ویژه‏ای در نصوص دینی و ادبیات و اشعار مسلمانان - اعم از عرب و غیر عرب - دارد. در متون اسلامی هیچ روایتی به اندازه این واقعه به حد فوق تواتر نرسیده است و احدی را یارای تردید در آن نیست. در میان صحابه پیامبر(ص) 110 نفر و از تابعین 89 نفر آن را نقل کرده‏اند و طبقات راوی آن، به 360 نفر رسیده است. شاعران بسیاری نیز این جریان را به نظم آورده‏اند؛ از جمله:
در قرن اول: امیرالمؤمنین(ع)، حسان بن ثابت انصاری، قیس بن سعد بن عباده انصاری، عمر و بن عاص بنوائل، محمد بن عبداللّه‏ حمیری.
در قرن دوم: کمیت بن زیاد، سید اسماعیل بن محمد حمیری، شعیان بن مصعب کوفی.
در قرن سوم: ابو تمام حبیب بن اوس طایی، دعبل بن علی بن رزین الخزاعی و در قرون بعد ده‏ها نفردیگر.
از اهمیت این واقعه، همان بس که علامه امینی یازده جلد کتاب ارزشمند «الغدیر» را پیرامون این حادثه به نگارشدرآورده است.
اکنون این سؤال رخ مینماید که اگر این واقعه در میان همه مسلمین، اجماعی و مورد اتفاق است، پس اختلاف درچیست؟ اساس اختلاف بر سر همان ماهیت و دلالت این واقعه است:
1ـ برادران اهل تسنن اظهار میدارند که این حادثه عظیم تاریخی و سخنان و تأکیدات پیامبر اکرم(ص)، صرفا به معنای لزوم «محبت و دوستی» حضرت علی(ع) است، و هیچ دلالتی بر امامت و زمامداری و لزوم پیروی از ایشان ندارد. دلیل آنان نیز آن است که «ولایت» چند معنا دارد و یکی از معانی آن «دوستی» است. بنابراین تا زمانی که به این معنا قابل حمل است، نمیتوان به معانی دیگر آن تمسّک جست.
2ـ دیدگاه شیعه این است که ماهیت این حادثه و سخنان پیامبر اکرم(ص)، نصی صریح و قاطع بر امامت و پیشوایی حضرت علی(ع) است و قراین و شواهد حالی، مقالی و مقامی به گونه‏ای است که هرگز نمیتوان آن را تنها به دوستی و محبت تفسیر کرد. البته باید توجه داشته باشید که شیعه ادله بیشمار دیگری از قرآن و عقل و سنت بر امامت آن حضرت در دست دارد و این مسأله یکی از آن ادله میباشد، نه تنها دلیل. در عین حال این رخداد، حجتی قاطع وخلل ‏ناپذیر است و به هیچ روی نمیتوان از آن دست برداشت. دلایل و قرائنی که بر صحّت دیدگاه شیعه گواهیمیدهد، عبارت است:
ـ معنای ولایت: لغت شناسان و کتاب‏های برجسته و ممتاز لغت، کلمه ولایت را به معنای سرپرستی، عهده‏داری امور، سلطه، استیلا،رهبری و زمامداری معنا کرده‏اند. در این جا معنای این کلمه را با برخی از مشتقاتش فقط از کتاب‏های لغت اهل سنت برایتان نقل میکنیم:
- راغب اصفهانی مینویسد: «وِلایت؛ یعنی، یاری کردن. و وَلایت؛ یعنی، زمامداری و سرپرستی امور و گفته شده است که ولایت و ولایت ماننددِلالت و دَلالت است و حقیقت آن «سرپرستی» است. ولی و مولی نیز در همین معنا به کار میرود»، (المفردات الراغب، ص 570).
- ابن اثیر مینویسد: «ولیّ؛ یعنی، یاور... و هر کس امری را بر عهده گیرد، «مولی و ولیّ آن است». سپس خودش میگوید: «و از همین قبیل است حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه»... و سخن عمر که به علی(ع) گفت: «تو مولای هر مؤمنی شدی»؛ یعنی، «ولی مؤمنان گشتی»، (النهایة، لابن اثیر، ج 5، ص 227).
- صاحب صحاح اللغة مینویسد: «... هر کس سرپرستی امور کسی را به عهده گیرد ولی او است»، (الصحاح فی لغة العرب، ج 6، ص2528).
- صاحب مقاییس مینویسد: «.. هر کس زمام امر دیگری را به عهده گیرد «ولیّ او است»، (معجم مقاییس اللغة، ج 6، ص ص 141).
اکنون با این گفته‏های مصرّح ارباب لغت، چگونه میتوان «من کنت مولاه فعلی مولاه» را به «دوستی» صرف معنا کرد و سرپرستی اجتماعی وزمامداری را از آن جدا ساخت؟! مگر نه این است که «ابن اثیر» لغت‏ شناس معروف عرب و سنی، خودش تصریح میکند که کلمه «مولی» درروایت «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» از زبان پیامبر(ص) و در گفتار عمر در همین معنا به کار رفته است؟
ـ خطاب تند و قاطع الهی: آیا اگر حادثه غدیر صرفا برای اعلام دوستی حضرت علی(ع) بود، آن قدر اهمیت داشت که خداوند به پیامبرش وحی کند، که اگر آن را ابلاغ نکنی، رسالت الهی را انجام نداده‏ای؟ خداوند میفرماید: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لن تفعل فما بلغت رسالته واللّه‏ یعصمک من الناس ان اللّه‏ لایهدی القوم الکافرین»، (مائده، آیه 70). آیا این اخطار شدید اللحن به خوبی نشان نمیدهد که مسأله بالاتر از این حرف‏ها است؟ البته محبت امیرالمؤمنین(ع) جایگاه بسیار بلندی دارد و یکی از نشانه‏های ایمان است؛ لیکن بحث در این است که این خطبه بنا به دلایل ذکر شده، قطعا منحصر به «ولایت محبت» نیست.
ـ دلداری خدایی: در آیه یاد شده، خداوند پیامبر را دلداری داده، میفرماید: در راستای اجرای این مأموریت، خداوند تو را در مقابل توطئه‏های مردم محافظت میکند «واللّه‏ یعصمک من الناس». آیا این مسأله نشان نمیدهد که این مأموریت، مسأله مهمی بوده است که پیامبر(ص) بیم آن داشته که برخی بر اثر هواهای نفسانی به مقابله برخاسته و توطئه کنند؟ آیا فقط با اعلام دوستی حضرت علی(ع) جای چنین خوفی بود؟
ـ گزینش مکان: آیا این که پیامبر(ص) جحفه را - که مکان جدا شدن و انشعاب مسافران است - انتخاب کردند، تا همگی قبل از انشعاب در سخنرانی آن حضرت حضور داشته باشند و نیز این که پیامبر(ص) دستور دادند کسانی که از آن مکان گذشته بودند برگردند، و صبر نمودند تاکسانی هم که عقب مانده بودند، از راه برسند و... نشانه چیست؟
این که دستور دادند که شاهدان به غایبان اطلاع دهند و این «نبأ عظیم» را به گوش همگان برسانند، دلالت بر این ندارد که مسأله، برای امت اسلامی فوق‏العاده مهم و حیاتی است؟ آیا عاقلانه است که پیشوای بزرگ مسلمانان در آخرین سخنرانی برای جمعیت باشکوه حج‏گزاران و در آن گرمای سوزان، مسافران خسته و کوفته را گرد آورد و با این تأکیدات، با آنان سخن بگوید و تنها مقصودش این باشد که بگوید: «علی را دوست داشته باشید»؟!
ـ نزول آیه اکمال: این که پس از اجرای این مأموریت، آیه نازل شد که: «الیوم اکملت لکم دینکم و رضیت لکم الاسلام دینا»،(مائده،آیه 3). آیا دلالت بر این ندارد که مسأله بالاتر از صرف محبت بوده و آیا فقط با دوستی حضرت علی(ع) - نه رهبری و پیشوایی آن حضرت -دین کامل شد و خداوند اسلام را پسندید؟
اگر مسأله فقط دوستی و مودّت بود، که در این رابطه قبلاً آیه‏ای نازل شده و از این جهت نقصی در دین نبود؛ زیرا آیه « قل لا اسألکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»، (شوری، آیه 23) قبلاً نازل گشته بود. پس نتیجه میگیریم که آیه اکمال، پیام دیگری را در بر دارد.
6ـ چرا پیامبر(ص) در آن حادثه، به مسائل اعتقادی استشهاد نموده و در کنار آنها مسأله ولایت را مطرح کردند؟
7ـ چرا پیامبر(ص) عترت را در کنار قرآن و به عنوان «ثقل اصغر» ذکر نمودند؟
8ـ چرا پیامبر(ص)فرمودند: قرآن و عترت از یکدیگر جدا نمیشوند و فرمودند: امت باید به هر دو چنگ زند؟ آیا صرف دوست داشتن قرآن کافی است یا باید از آن پیروی کرد و آن را امام و پیشوای خود دانست؟ وحدت سیاق نشان میدهد که در مورد اهل بیت(ع)، نیز باید همین‏گونه رفتارکرد و آنان را سرمشق، الگو و پیشوای عملی خود قرار داد.
9ـ چرا پیامبر(ص) به مسأله ایفای رسالت و سپس به «اولویت» خود بر مؤمنین انگشت میگذارد و بلافاصله مسأله ولایت را طرح میکند؟
10ـ چرا پیامبر(ص) مسأله ولایت را سه یا چهار بار تکرار میکند؟ این همه تأکید برای چیست؟
11ـ چرا پیامبر(ص) بعد از این حادثه فرمودند: «اللّه‏ اکبر» بر اکمال دین و اتمام نعمت و خشنودی خدا به رسالت من و ولایت علی «بعد ازمن»؟
نکته مهم در اینجا این است که اگر مقصود از «ولایت» محبت باشد دیگر قید «بعد از من»، زاید است؛ زیرا محبت حضرت علی(ع) مقیدبه زمان پس از مرگ پیامبر(ص) نیست و بسیار مسخره است اگر منظور پیامبر(ص) را این بگیریم که بعد از رحلت من، علی را دوست بدارید؟زیرا محبت علی(ع) با حیات پیامبر(ص) قابل جمع است و این رهبری امام علی(ع) است که پس از پیامبر(ص) مورد نظر میباشد؛ زیرا دریک زمان وجود دو پیشوا در عرض هم ممکن نیست.
12ـ چرا بعد از این ماجرا، مردم با حضرت علی(ع) بیعت کردند؟ مگر دوستی بیعت دارد؟ بیعت در لغت به معنای التزام به فرمان‏برداری و تبعیت است و حتی ابوبکر و عمر نیز با آن حضرت بیعت کرده و هر یک گفتند: «بخّ بخّ لک یا علی، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن».
13ـ نکته دیگر آن که همه حاضران در آن جلسه از خطابه پیامبر(ص) مسأله «امامت و پیشوایی حضرت علی(ع)» را فهمیدند و بلافاصله «حسان بن ثابت انصاری» از پیامبر(ص) اجازه گرفت و اشعاری زیبا سرود که در یکی از ابیات آن از زبان پیامبر(ص) چنین میگوید: ........... قم یا علی فانّنی
رضیتک من بعدی اماما و هادیا
یعنی: ای علی! برخیز، خرسندم که تو امام و هادی بعد از من میباشی.

[ پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:میزان اعتبار حدیث غدیر چقدر است و معنای ولایت در آن حدیث چیست؟, ] [ 7:50 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

پیام غدیر این است که امامت یکی از دو رکن اساسی اسلام است (رکن اول قرآن است). منهای امامت قانون اسلام به درستی اجرا نمی شود و مردم در صراط مستقیم قرار نمی گیرند. نبوت با امامت تکمیل می شود.

 اثبات امیر المومنین(ع) برای امام اول بودن؟

الف) حدیث غدیر. یکی از احادیث مهم مسأله غدیر است که قضایای مفصلی دارد. بخشی از آن این است که پیامبر (ص) دست حضرت علی (ع) را بالا گرفت و سه مرتبه فرمود: "من کنت مولاه فعلی مولاه." (الغدیر ج 1 ص 11). این واقعه از اهمیت بالایی برخوردار بوده و جایگاه ویژه‏ای ر متون اسلامی اهل سنت و شیعه و نیز در ادبیات و اشعار عرب داراست یعنی. 110 نفر از صحابه و 84 نفر از تابعین آن را نقل نموده و طبقات راوی آن به 360 نفر میرسند. شعرای بسیاری آن را به نظم آورده‏اند از جمله: 1- در قرن اول: امیرالمؤمنین (ع) حسان بن ثابت انصارییس بن سعد بن عباده انصاری عمروبن عاص بن واثل محمد بن عبدالله حمیری.
2- در قرن دوم: کمیت بن زیاد سید اسماعیل بن محمد حمیری شعیان بن مصعب کوفی.
3- قرن سوم: ابوتمام حبیب بن اوس طایی دعبل بن علی بن رزین الخزاعی. و در قرون بعد ده‏ها نفر دیگر به گونه‏ای که علامه امینی (ره) هفت جلد از کتاب ارزشمند "الغدیر" را بدان اختصاص داده است.ب) حدیث لیله الانذار: در شبی که پیامبر مأمور به ابلاغ و دعوت از نزدیکان شد فرمود: "چه کسی است اولین فردی که در این امر مرا تصدیق و یاری نماید تا وصی و خلیفه و جانشین پس از من باشد؟" تنها کسی که جواب مثبت داد حضرت علی (ع) بودند که سنی حدود ده سال داشتند.
ج) حدیث منزلت: پیامبر به امیرالموءمنین (ع) فرمود: "انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لانبی بعدی".
د) حدیث ثقلین: آخرین وصیت تاریخی پیامبر این بود که: "دو چیز گران بها در میان شما میگذارم: کتاب خدا و عترت خودم." روایات فوق و روایات متعدد دیگری همه به تواتر در منابع روایی و تاریخی اهل سنت نقل گردیده است. برای آگاهی بیشتر ر. ک: 1) رهبری امام علی (ع) در قرآن (ترجمه المراجعات) علامه سید شرف الدین 2) معالم المدرستین علامه عسکری 3) آن گاه هدایت شدم (ثم اهتدیت) تیجانی سماوی 4) فروغ ابدیت جعفر سبحانی 5) بررسی مسایل کلی امامت ابراهیم امینی
البته همه آیاتی که درباره مؤمنان و تقوا پیشگان هست، نمونه اتم و اکمل و مصداق روشن آن حضرت علی (ع) میباشد. اما بعضی از آیات بالخصوص در شأن آن بزرگوار نازل شده است و روایاتی از طریق شیعه و سنی بر آن دلالت دارد بلکه بعضی از آنها به حد تواتر رسیده است مثل آی شریفه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اَللَّهُ.،(1). این امر از نظر علمای شیعه روشن است اما در بین بزرگان اهل سنت هم برخی تصریح به این مطلب کرده‏اند مانند ابوالقاسم حکانی در کتابی به نام "شواهد التنزیل"، 200 آیه یا بیشتر جمع کرده است که درباره حضرت علی (ع) نازل و یاتفسیر شده است.

 

[ پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:پیام غدیر چیست؟, ] [ 7:48 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

بدین ترتیب پس از سه روز، مراسم پایان پذیرفت و آن روزها به عنوان ایام الولایه در ذهنها نقش بست. گروهها و قبائل عرب، هر یک با دنیایی از معارف اسلام، پس از وداع با پیامبرشان و معرفت کامل به جانشین او راهی شهر و دیار خود شدند، و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم عازم مدینه گردید.خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و به گوش همگان رسید، و بدینگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد

وصف جان در سخن جانان

رسول اکرم صلی الله علیه و آله  در شخصیت بی انتهای  علی علیه السلام  و کمالات بی نظیر و فضایل بی پایانش احادیثی فرموده اند که به بخشی از آنها اشاره می نماییم .حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمود:- اگر تمام باغ ها قلم گردد، همه دریاها مرکب، همه جن ها حسابگر و انسان ها نویسنده شوند تا همه فضایل و مناقب علی را بشمارند نمی توانند .- سوگند به آن خدایی که جان من در دست قدرت اوست، اگر نبود این که گروهی از امت من تو را مثل انصاری که عیسی را به خدایی اشتباه گرفتند، غلو کنند در مورد فضایل و مناقب تو، مطالبی می گفتم که تمام مسلمانان خاک زیر پای تو را توتیای چشم خود می کردند . - هر کس  دوست دارد مثل من زندگی کند و مثل من بمیرد، به ولایت  علی بن ابیطالب  تمسک کند . - پروردگار عالم به من وحی کرد و مرا مأمور ساخت که علی علیه السلام را با لقب امیرالمومنین بخوانم و فرمود: تا به حال، کسی را با این لقب نخوانده ام و آن را به کسی نخواهم داد . - پیامبراکرم صلوات الله علیه قبل از وفات خویش از آینده خبر داد و فرمود: پیروان حضرت موسی به هفتاد و یک گروه تقسیم شدند؛ همه آنان اهل آتش هستند جز گروهی که از وصی اش" یوشع " پیروی نمودند و پیروان حضرت مسیح نیز به هفتاد و دو گروه تقسیم گردیدند و همگی گرفتار عذاب اخروی می گردند، جز آنان که از جانشین او" شمعون" تبعیت کردند، امت من نیز به هفتاد و سه شعبه تقسیم می شوند همگی در قهر خدا گرفتار خواهند شد مگر آن گروه راستین که از وصی و جانشینم علی بن ابیطالب علیه السلام پیروی نمایند . - هر کس می خواهد حضرت نوح (ع) را در عزم و اراده اش بنگرد و علم سرشار حضرت آدم (ع)  را درک کند و به جدم  حضرت ابراهیم (ع)  در حلم و بردباری اش نگاه کند و حضرت موسی (ع) را در ذکاوت و هوشیاری و حضرت عیسی (ع)  را در زهد و بی توجهی به دنیا ببیند، وجود مبارک علی علیه السلام را ببیند . - من شهرعلم هستم و علی درِ آن است، هر کس می خواهد وارد آن شود باید از درش بگذرد . - علی از حیث قضاوت و داوری نیز در میان امت من بی نظیر است . سرلوحه دفتر هر فرد با ایمان محبت و دوستی علی ابن ابیطالب است . - علی داناترین امت من ، بعد از من است .

[ پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:پايان مراسم غدير, ] [ 7:44 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

واقعه عجيبي كه به عنوان يك معجزه، امضاي الهي را بر خط پايان غدير ثبت كرد جريان حارث فهري بود. در آخرين ساعات از روز سوم، او به همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم آمد و گفت:اي محمد! سه سوال از تو دارم: آيا شهادت به يگانگي خداوند و پيامبري خودت را از جانب پروردگارت آورده اي يا از پيش خود گفتي؟ آيا نماز و زكات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده اي يا از پيش خود گفتي؟ آيا اين علي بن ابي طالب كه گفتي ٍّ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏ ... از جانب پروردگار گفتي يا از پيش خود گفتي؟حضرت در جواب هر سه سوال فرمودند:خداوند به من وحي كرده است و واسطه بين من و خدا جبرئيل است و من اعلان كننده پيام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبري را اعلان نمي كنم.حارث گفت:خدايا اگر آنچه محمد مي گويد حق و از جانب توست سنگي از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكي بر ما بفرست.و در روايت ديگر چنين است:خدايا، اگر محمد در آنچه مي گويد صادق و راستگو است شعله اي از آتش بر ما بفرست.همينكه سخن حارث تمام شد و براه افتاد خداوند سنگي را از آسمان بر او فرستاد كه از مغزش وارد شد و از دُبُرش خارج گرديد و همانجا او را هلاك كرد. در روايت ديگر: ابر غليظي ظاهر شد و رعد و برقي بوجود آمد و صاعقه اي رخ داد و آتشي فرود آمد و همه دوازده نفر را سوزانيد.بعد از اين جريان، آيه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع  ‏ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ... نازل شد. پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم به اصحابشان فرمودند: آيا ديديد و شنيديد؟ گفتند: آري.و با اين معجزه، بر همگان مسلم شد كه غدير از منبع وحي سرچشمه گرفته و يك فرمان الهي است.

[ چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:معجزه غدير, امضاي الهي, ] [ 15:56 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 35 36 37 38 39 ... 169 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب