مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

 

پوستر ماه رمضان poster mah ramazan

برترى ماه رمضان و ثواب روزه آن

1. امام باقر علیه السلام به جابر فرمودند: اى جابر! كسى كه به ماه رمضان برسد و روز آن را روزه گرفته ، پاره اى از شبش را عبادت كند، فرج و زبان خود را حفظ كرده، چشمش را از حرام بپوشاند و از آزار مردم بپرهیزد، همانند روزى كه از مادر متولد شده است ، گناهان بیرون مى رود.جابر مى گوید: گفتم : فدایت گردم ، چه حدیث خوبى !

حضرت فرمودند: و چه شرط سختى

2. امام باقر علیه السلام فرمودند: همانا هنگامى كه پیامبر صلى الله علیه و آله از عرفات بازگشته و رهسپار منا بود، وارد مسجد شد. مردم گرد او جمع شده و در باره لیلة القدر از او سوال كردند. حضرت در آنجا سخنرانى نموده و پس از ثناى الهى فرمودند: هر كدام از شما كه درباره شب قدر از آن من سوال كنید، آن را از شما پنهان نمى كنم . چون همانان من نیز آن را نمى دانم . اى مردم ! بدانید همانا هر كسى با صلح و سلامت به ماه رمضان برسد و روزش را روزه گرفته ، مقدارى از شبش را عبادت كند، مراقب نمازش باشد و به نماز جمعه اش و نماز عید فطر برود، قطعا شب قدر را درك كرده و به جایزه پروردگار دست یافته است .راوى مى گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند به جوایزى رسیده است كه مانند جوایز بندگان نیست .


ادامه مطلب
[ یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:, ] [ 9:3 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

والپیپر های ویژه ماه رمضان wallpaper ramazan

مرد

رسول الله(صلی الله علیه وآله)فرمود:

«افضل النّاس من عشق العبادة فعانقها و أحبّها بقلبه و باشرها بجسده و تفرّع لها هو لایبالی علی ما أصبح من الدنیا علی عسر أم علی یُسر». (1)

خوشا به حال کسی که عبادت را معشوق خود بداند; با عبادت معانقه کند و آن را با تمام وجود لمس کند، خوشا به حال چنین نمازگزار و روزه داری که عاشق صوم باشد. (

اصول کافی ، ج2، باب عبادت، حدیث3) این حدیث شریف می‌فرماید: بهترین چهره ی مردمی ، آن انسانی است که به عبادت عشق ورزد، ما را وادار می‌کند که اوّل شائق بعد عاشق عبادت باشیم.

شائق به کسی می‌گویند که ندارد و می‌طلبد، عاشق به کسی می‌گویند که رسید و نگه می‌دارد. آن انسان تشنه‌ی که به دنبال چشمه می‌رود را می‌گویند مشتاق چشمه است، وقتی به آب رسید و آب را گرفت و حفظ کرد، می‌گویند او عاشق چشمه است. شوق قبل از وصول است و عشق بعد از وصال گفته‌اند «عشق» که یک واژه عربی است از یک گیاه خاصی که «عَشَقه» نام دارد، مشتق شده است که در فارسی به آن پیچک می‌گوییم.

این گیاه وقتی به درخت چسبید آنرا رها نمی‌کند و راه نفس درخت را می‌بندد، کم کم آن درخت زرد می‌شود، برگ‌هایش ریخته و سرانجام خشک می‌شود، در این هنگام می‌گویند درخت را عشقه گرفته، عاشق به یک چنین انسانی می‌گویند، آن پیچکِ عبادت او را گرفت، او را زرد کرد، راه نفس او را بست، سرانجام او را خشک و از خود تهی کرد، به این انسان می‌گویند عاشق عبادت است.

لذا در اسرار روزه گرفتن گفتند: روزه بگیرید بری این که آن نشاط حیوانی کم بشود، مثل درختی که او را پیچک گرفته که دیگر رشد نمی‌کند.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:انسان وارسته عاشق ماه مبارک , ] [ 8:52 ] [ اکبر احمدی ] [ ]


علامه مجلسى_ رحمه الله عليه_ در زادالمعاد در فصل آخر اعمال ماه رمضان به نقل از مفاتيح الجنان نوشته است:


* نماز شب اول, چهار ركعت, در هر ركعت بعد از حمد پانزده مرتبه توحيد.

* نماز شب دوم, چهار ركعت, در هر ركعت بعد از حمد بيست بار انا انزلناه.

* نماز شب سوم, ده ركعت, در هر ركعت حمد و پنجاه بار توحيد.

* نماز شب چهارم,هشت ركعت, در هر ركعت بحمدبو بيست مرتبه انا انزلناه.

* نماز شب پنجم,دو ركعت در هر ركعت حمد و پنجاه بار توحيد و بعد از سلام,صد مرتبه اللهم صل على محمد و آل محمد.



ادامه مطلب
[ جمعه 30 تير 1391برچسب:نمازهاى وارده در اين ماه, ] [ 7:47 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
ماه ریزش گناهان آمد

ماه <span style='background-color:yellow'>رمضان</span>

 

گردش روزها ما را در آستانه حلول ماه رحمت و مغفرت الهی قرار داد. ماهی كه سالكان و عاشقان كوی دوست آداب و مناسك ماههای رجب و شعبان را به امید و هدف ورود به ماه رمضان آن هم با پاكیزگی روح و روان به جا آورده اند ونفس و جان و روح خود را برای ضیافتی مهیا ساختند كه در آن میهمانی به جای طعام چرب و شیرین و نوشیدنی های گوارا از وارد شوندگان با غفران و رحمت و دیدار وجه یار پذیرایی می كنند. آنان اندرون را از طعام و شراب تهی داشتند تا در آن ،نور خیره كننده وجه میزبان را مشاهده كنند و با دوست فارغ از قیل و قال عالم ملك و زدوبندهای حیوانی خلوت كنند و از خرمن معرفت الهی خوشه هایی را بر گرفته و توشه و آذوقه بقیه سال خود قرار دهند.

در قدیم آنگاه كه عرب نام ماههای خود را تعیین می كرده ، دقت داشت كه آن ماه با چه زمانی مقارن است و به آن مناسبت نامگذاری می كرد.آنان زمانی ماه رمضان را نام نهادند كه اوج گرمای تابستان مستقیم شعاع خورشید بر زمین بود. به این دلیل آن را رمضان خواندند چون رمض یعنی تابش شدید خورشید بر زمین و صلاه الرمضان یعنی نماز ظهر.ماه رمضان با مسمایی است زیرا محور نامگذاری این ماه توسط عرب ، با توجه به شدن گرما و سوختن و داغی زمین بوده است. در ماه رمضان هم سوختن هست ، سوختن گناه و پاك شدن انسان از آن.

ماه <span style='background-color:yellow'>رمضان</span>

از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند : چرا به ماه رمضان ،ماه رمضان گفته اند؟ فرمود : زیرا “ امرض الله فیه ذنوب العباد ” یعنی خدا در آن ماه گناهان بندگانش را می سوزاند و می ریزد. به طوری كه بنده با خروج از ماه مبارك رمضان آنگونه پاك می شود كه گویا تازه از مادر متولد شده است. ماه رمضان ماه صبر خوانده شده است زیرا مسلمانان با روزه داری صبر و استقامت خود را د راین ماه به نمایش می گذارند و یكی از مصادیق صبر در قرآن كریم روزه است. رمضان یكی از اسماء الهی نیز می باشد علیهذا در آداب خواندن این ماه تأكید شدهاست كه به ماه رمضان نگویید “ رمضان ” چون نام خدا را در اذهان تداعی می كند؛ بلكه بگویید “ ماه رمضان ”.ازمیان ماههای الهی كه در میان عرب و غیر عرب نامگذاری شده ، تنها نام ماه رمضان در كتاب الهی مذكور شده است. ذكر این ماه با تجلیل فراوان در قرآن و به یادآوردن عبادت و اهمیت خاص آن نشانه عظمت این ماه می‌باشد . اهمیت این ماه از جنبه‌های مختلف مورد توجه خداوند است كه پرداختن به آنها  مجالی مستقل می طلبد.             

[ جمعه 30 تير 1391برچسب:ماه ریزش گناهان آمد , ] [ 7:46 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

 

درباره ماه رمضان

رمضان اسمى از اسماء الهى مى‏ باشد و نبايست‏ به تنهائى ذكر كرد.  مثلا بگوئيم، رمضان آمد يا رفت، بلكه بايد گفت ماه رمضان آمد، يعنى ماه را بايد به اسم اضافه نمود، در اين رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) گوش فرا مى‏ دهيم.
 

    رمضان از اسماء الله است

هشام بن سالم نقل روايت مى‏ نمايد و مى‏ گويد: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابى جعفر امام باقر (عليهما السلام) بوديم، پس سخن از رمضان به ميان آورديم.

فقال عليه السلام: لا تقولوا هذا رمضان، و لا ذهب رمضان و لا جاء رمضان، فان رمضان اسم من اسماء الله عز و جل لا يجيى و لا يذهب و انما يجيى‏ء و يذهب الزائل و لكن قولوا شهر رمضان فالشهر المضاف الى الاسم و الاسم اسم الله و هو الشهر الذى انزل فيه القرآن، جعله الله تعالى مثلا و عيدا و كقوله تعالى فى عيسى بن مريم (عليهما السلام) و جعلناه مثلا لبنى اسرائيل.

امام عليه السلام فرمود: نگوئيد اين است رمضان، و نگوئيد رمضان رفت و يا آمد، زيرا رمضان نامى از اسماء الله است كه نمى‏ رود و نمى‏ آيد كه شى‏ء زائل و نابود شدنى مى‏ رود و مى‏ آيد، بلكه بگوئيد ماه رمضان، پس ماه را اضافه كنيد در تلفظ به اسم، كه اسم اسم الله مى‏ باشد، و ماه رمضان ماهى است، كه قرآن در او نازل شده است، و خداوند آن را مثل و عيد قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ عيسى بن مريم (سلام الله عليهما) را براى بنى اسرائيل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب (عليه السلام) روايت‏شده كه حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان‏» شما به راستى نمى‏ دانيد كه رمضان چيست (و چه فضائلى در او نهفته است)  



ادامه مطلب
[ جمعه 30 تير 1391برچسب:« فلسفه ماه رمضان », ] [ 7:43 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

 

رموز رمضان

1- ایمان به مبدأ و معاد تنها به اعتقاد قلبی و اقرار به لسان، شرط لازم هست ولی شرط كافی نیست، ورود به مرحله اجرایی و عمل به اركان، ایمان را به درجه كمال می رساند. آنان كه می گویند: ما خدا را در قلب قبول داریم و با زبان نیز شهادت می دهند ولی از انجام عبادات مانند اقامه نماز و گرفتن روزه به بهانه عدم نیاز خداوند متعال، سرباز می زنند با مراحل ایمان- كه پیام مولا حضرت علی(ع) است- همخوانی ندارند.

2- امساك از خوردن و آشامیدن و مبارزه با لذتهای جسمانی و دوری از سایر مبطلات روزه، ویژه آداب و آئین اسلام نبوده بلكه «صیام» در ادیان قبل از اسلام بوده است. راز و رمز روزه داری، مراقبت از نفس، كنترل چشم و زبان، گوش و پرهیز از محرمات از یكسو، تلاوت قرآن، صله ارحام، رسیدگی به وضع معیشتی ایتام و مساكن و درك مفاهیم قرآنی و عمل به دستورات وحی بهمراه اخلاص از سوی دیگر، رسیدن به تقوای الهی است.

3- بیماران و مسافران از گرفتن روزه معافند و پس از بهبودی و رجعت از مسافرت، در ماههای بعدی بایستی كسری یك ماه را جبران نمایند تا در زمره شایستگان قرار گیرند.

4- آنان كه همانند پیرمردان، پیرزنان، سالخوردگان، زنان شیرده، به مشقت و زحمت می افتند و طاقت و توانمندی این عمل عبادتی را ندارند از آن معافند و تكلیف شرعی با اطعام مساكین به میزان هر روزه ده سیر طعام خوراكی را می توانند محقق سازند.

5- تنها ماهی كه در كتاب آسمانی اسلام بطور شفاف قید شده فقط «رمضان» است و بس. آمار سایر ماهها منجمله تعداد ماههای حرام در آن قید شده ولی نام سایر ماهها در آن دیده نشده است و این امر استثنایی از اهمیت و جایگاه رفیع این ماه حكایت می كند.

6- نزول قرآن -كه كتاب هدایت و دارای مؤلفه های تمیز حق از باطل- راه‌كارهای اجرایی زندگی و حیاتی و اسامی و وصول به سعادت دنیوی و اخروی است- در ماه مبارك رمضان- اتفاق افتاد. جالب توجه است كه انجیل، تورات، زبور و صحف در همین ماه بر پیامبرانش نازل و ابلاغ می گردد.

7- واژه «رمضان» از ریشه «رمض» گرفته شده كه به معنای بارانی كه اول پاییز می بارد و هوا را از خاك و غبارهای تابستان پاك می كند و یا به معنای داغی سنگ از شدت گرمای آفتاب است پیامبر خدا فرمودند: «اِنَّما سُمِّیَ رَمضان لانّه یُرمَضُ الذُنوبَ» یعنی این ماه رارمضان نامیدند چون گناهان را می‌زداید.  انسان گنهكار می تواند از طریق توبه، استغفار، ترك معاصی، پرداخت حق الناس، در كوره گناه سوزی ذوب گردد.

8- اقامه نماز، ایتای زكوة، سفر حج، پرداخت خمس و زكوة توسط ملكف، در معرض دید دیگران قرار می گیرد ولی روزه تنها عبادتی است كه نمود خارجی ندارد. فقط خدای متعال از درون صائم مطلع است.

9- گرسنگی و تشنگی روزه دار، یادآور گرستگی و تشنگی روز قیامت در آخرت و یادآور حال مساكین و محرومان بی غذا در دنیاست.

10- تبدیل سه وعده غذا به دو وعده در ماه صیام و واگذاری یك وعده به فقرا، موجب بهبودی امور اقتصادی آنان می گردد و ایجاد عاطفه بین قشر مرفه و مستضعف اتفاق می افتد. دادن افطاری به روزه داران انفاق و ایثار عدم دلبستگی به دنیا را به ارمغان می آورند.

11- اگر صفت مذموم پرخوری در سحر و بهنگام افطاری كنار رود و سد جوع در حد متعارف صورت پذیرد. بیمه سلامتی یكساله و راحت باش یكماهه دستگاه گوارش فراهم می آید. چربی خون و مواد زائد از بدن خارج می گردد.

12- معراج حضرت ختمی مرتبت(ص) و سیر در عالم بالا در ماه مبارك رمضان درشب هفدهم، 6 ماه قبل از هجرت صورت می پذیرد و در لیلة القدر هم فرشتگان عرش به فرش نزول اجلال می كنند تا سلامت و خیر را بین عبادالله توزیع كنند و شب زنده داران می توانند تقدیرات شایسته ای را برای خویش از حضرت دوست درخواست كنند و اگر گدا كاهل بود صاحب خانه تقصیر نخواهد داشت. شهادت مولای متقیان در 21 رمضان، پیام آور نهایت عشق عشق معبود به عابد است.

13- اگر خروجی یك ماه روزه داری، اجرای پرهیزكاری و رعایت حلال و حرام امور دنیوی باشد علامت قبولی طاعات در ماه صیام خواهد بود و سلام بر آنكه در این ماه هدایت پذیرد و شیطان را از دستور كارش خارج نماید.

 

[ جمعه 30 تير 1391برچسب:پیرامون اعمال و فضایل شهرالله الاکبر, ] [ 7:39 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

اين تصاوير مربوط به آموزش قران در چچن

آيـه 217ـ شـان نـزول : پـيش از جنگ ((بدر)) پيامبراسلام (ص ) ((عبداللّه بن جحش )) را طلبيد و نـامـه اى بـه او داد, به او فرمان داد پس از آن كه دو روز راه پيمود,نامه را بگشايد و طبق آن عمل كـند, او پس از دو روز طى طريق نامه را گشود و چنين يافت : ((پس از آن كه نامه را باز كردى تا ((نخله )) (زمينى كه بين مكه و طائف است )پيش برو و در آنجا وضع قريش را زير نظر بگير)).هـنـگـامـى كـه بـه ((نـخـلـه )) رسيدند به قافله اى از قريش برخورد كردند به آنهاحمله كردند ((عـمـروبن حضرمى )) را كشتند و قافله را با دو نفر نزد پيامبر(ص ) آوردند,پيغمبر به آنان فرمود: من به شما دستور نداده بودم كه در ماههاى حرام نبرد كنيد,مشركان نيز زبان به طعن گشودند كـه مـحـمـد(ص ) جـنگ و خونريزى را در ماههاى حرام حلال شمرده , آيه مورد بحث نازل شد و سـپـس ((عـبـداللّه بـن جـحش )) وهمراهانش اظهار كردند كه در اين راه براى درك ثواب جهاد كـوشـش كـرده انـد و ازپيامبر پرسيدند كه آيا اجر مجاهدان را دارند يا نه ؟ آيه بعد (آيه 218) نازل گرديد.
تـفـسـيـر: ايـن آيـه درصدد پاسخ ‌گويى به پاره اى از سؤالات در باره جهاد واستثناهاى آن است , نـخـست مى فرمايد: ((از تو در باره جنگ كردن در ماههاى حرام سؤال مى كنند)) (يسئلونك عن الشهر الحرام قتال فيه ).
سپس مى افزايد: ((به آنها بگو: جنگ در آن (گناه ) بزرگى است )) (قل قتال فيه كبير).
و بـه اين ترتيب سنتى را كه از زمانهاى قديم و اعصار انبياى پيشين در ميان عرب در مورد تحريم پـيـكـار در مـاهـهـاى حرام (رجب , ذى القعده , ذى الحجه ومحرم ) وجود داشته با قاطعيت امضا مى كند.
سپس مى فرمايد: چنين نيست كه اين قانون استثنايى نداشته باشد, نبايداجازه داد گروهى فاسد و مفسد زير چتر اين قانون هر ظلم و فساد و گناهى رامرتكب شوند درست است كه جهاد در ماه حـرام مـهـم اسـت ((ولـى جـلـوگـيـرى از راه خـدا و كـفـر ورزيدن نسبت به او و هتك احترام مسجدالحرام , و خارج كردن و تبعيدنمودن ساكنان آن , نزد خداوند از آن مهمتر است )) (وصد عن سبيل اللّه وكفر به والمسجدالحرام واخراج اهله منه اكبر عنداللّه ).
سـپـس مـى افـزايـد: ((ايـجاد فتنه (و منحرف ساختن مردم از دين خدا) از قتل هم بالاتر است )) (والفتنة اكبر من القتل ).چرا كه آن جنايتى است بر جسم انسان و اين جنايتى است بر جان و روح وايمان انسان , و بعد چنين ادامه مى دهد كه مسلمانان نبايد تحت تاثير تبليغات انحرافى مشركان قرار گيرند, زيرا ((آنها دائما بـا شـمـا مـى جـنگند تا اگر بتوانند شما را ازدينتان باز گردانند)) و در واقع به كمتر از اين قانع نيستند (ولا يزالون يقاتلونكم حتى يردوكم عن دينكم ان استطاعوا).
بنابراين , محكم در برابر آنها بايستيد, و به وسوسه هاى آنها در زمينه ماه حرام و غير آن اعتنا نكنيد و بـعد به مسلمانان در زمينه بازگشت از دين خدا هشدار جدى داده مى گويد: ((هر كس از شما مـرتـد شـود و از ديـنش برگردد, و در حال كفر بميرد,تمام اعمال نيك او در دنيا و آخرت بر باد مـى رود و آنـهـا اهل دوزخند و جاودانه درآن مى مانند)) (ومن يرتدد منكم عن دينه فيـمت وهو كافر فاولئك حبطت اعمالهم فى الدنيا والا خرة واولئك اصحاب النار هم فيها خالدون ).چه مجازاتى از اين سخت تر و وحشتناكتر كه تمام اعمال نيك انسان نابودشود.

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:جمع آوري اخبار واهميت اسرار, ] [ 18:45 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

(آيه 216)ـ آيه گذشته عمدتا در مورد انفاق اموال بود و در اين آيه سخن ازانفاق جانها در راه خدا اسـت و ايـن هـر دو در مـيـدان فـداكارى دوش به دوش يكديگرقرار دارند مى فرمايد: ((جنگ (با دشمن ) بر شما مقرر شده است در حالى كه از آن اكراه داريد)) (كتب عليكم القتال وهو كره لكم ).تعبير به ((كتب )) (نوشته شده ) اشاره به حتمى بودن و قطعى بودن اين فرمان الهى است .بـراى انسانهاى معمولى يك امر طبيعى است كه جنگ ولو با دشمن و در راه خدا خوشايند نيست زيـرا در جنگ هم تلف اموال و هم نفوس و هم جراحتها ومشقتها است البته براى عاشقان شهادت در راه حق و كسانى كه در سطح بالايى ازمعرفت قرار دارند جنگ با دشمنان حق شربت گوارايى اسـت كـه همچون تشنه كامان به دنبال آن مى روند و مسلما حساب آنها از حساب توده مردم جدا است .سـپـس به يك قانون كلى و اصل اساسى كه حاكم بر قوانين تكوينى و تشريعى خداوند است اشاره مـى كـند, مى فرمايد: ((چه بسا شما از چيزى اكراه داشته باشيددر حالى كه براى شما خير است و مايه سعادت و خوشبختى )) (وعسى ان تكرهواشيئا وهو خير لكم ).بـه عـكس كناره گيرى از جنگ و عافيت طلبى ممكن است خوشايند شمانباشد در حالى كه واقعا چـنـين نيست ((چه بسا چيزى را دوست داشته باشيد و آن براى شما شر است )) (وعسى ان تحبوا شيئا وهو شر لكم ).و در پايان مى فرمايد: ((و خدا مى داند و شما نمى دانيد)) (واللّه يعلم وانتم لا تعلمون ).پـروردگـار جـهان با اين لحن قاطع مى گويد كه افراد بشر نبايد تشخيص خودشان را در مسائل مـربوط به سرنوشتشان حاكم سازند چرا كه علم آنها از هر نظرمحدود و ناچيز است و معلوماتشان در بـرابـر مـجهولات همچون قطره اى در برابردريا است آنها با توجه به علم محدود خود نبايد در بـرابـر احكام الهى روى در هم كشند بايد بطور قطع بدانند كه خداوند اگر جهاد و روزه و حج را تشريع كرده همه به سود آنها است , توجه به اين حقيقت روح انضباط و تسليم در برابر قوانين الهى را درانـسـان پـرورش مى دهد, و درك و ديد او را از محيطهاى محدود فراتر مى برد و به نامحدود يعنى علم بى پايان خدا پيوند مى دهد.

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:انفاق جانها در راه خدا, ] [ 18:43 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

آيه 214ـ شان نزول : بعضى از مفسران گفته اند: هنگامى كه در جنگ احزاب ترس و خوف و شدت بـر مـسـلـمانان غالب شد و در محاصره قرار گرفتند اين آيه نازل شد و آنان را به صبر و استقامت دعوت نمود و يارى نصرت به آنها داد.تفسير: از اين آيه چنين بر مى آيد كه جمعى از مؤمنان مى پنداشتند كه عامل اصلى ورود در بهشت تـنـهـا اظـهـار ايمان به خدا است بى آن كه تلاش و كوششى به خرج دهند, قرآن در برابر اين تفكر نـادرسـت مى فرمايد: ((آيا گمان كرديد داخل بهشت مى شويد بى آن كه حوادثى همچون حوادث سـخـت گـذشـتـگان به شما برسد))(ام حسبتم ان تدخلوا الجنة ولما ياتكم مثل الذين خلوا من قبلكم ).((همانها كه شدايد و زيانهاى فراوان به آنها رسيد و آنچنان ناراحت و متزلزل شدند كه پيامبرالهى و افـرادى كـه ايمان آورده بودند گفتند: پس يارى خدا كجاست !))(مستهم الباسا والضرا وزلزلوا حتى يقول الرسول والذين آمنوا معه متى نصراللّه ).الـبـتـه آنها اين جمله را به عنوان اعتراض و ايراد نمى گفتند بلكه به عنوان تقاضا و انتظار مطرح مـى كـردند و چون آنها نهايت استقامت خود را در برابر اين حوادث به خرج دادند و دست به دامن الطاف الهى زدند به آنها گفته شد ((آگاه باشيد يارى خدا نزديك است )) (الا ان نصراللّه قريب ).در حقيقت اين آيه به يكى از سنن الهى كه در همه اقوام جارى بوده است اشاره مى كند و به مؤمنان در هـمه قرون و اعصار هشدار مى دهد كه براى پيروزى وموفقيت و نايل شدن به مواهب بهشتى , بايد به استقبال مشكلات بروند و فداكارى كنند و اين آزمونى است كه مؤمنان را پرورش مى دهد.


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:صبر و استقامت , ] [ 18:36 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

(آيه 213)ـ بعد از بيان حال مؤمنان و منافقان و كفار در آيات پيشين , در اين آيه به سراغ يك بحث اصولى و كلى و جامع در مورد پيدايش دين و مذهب واهداف و مراحل مختلف آن مى رود نخست مى فرمايد: ((انسانها (در آغاز) همه امت واحدى بودند)) (كان الناس امة واحدة ).و در آن روز تـضـادى در مـيـان آنـهـا وجـود نداشت , زندگى بشر و اجتماع اوساده بود, فطرتها دسـت نخورده , و انگيزه هاى هوى و هوس و اختلاف و كشمكش در ميان آنها ناچيز بود (اين مرحله اول زنـدگـى انـسانها بود) سپس زندگى انسانهاشكل اجتماعى به خود گرفت زيرا انسان براى تـكـامـل آفـريـده شده و تكامل او تنهادر دل اجتماع تامين مى گردد (و اين مرحله دوم زندگى انسانها بود) ولى به هنگام ظهور اجتماع , اختلافها و تضادها به وجود آمد چه از نظر ايمان و عقيده , و چـه ازنظر عمل و تعيين حق و حقوق هر كس و هر گروه در اجتماع , و اينجا بشر تشنه قوانين و تـعـليمات انبيا و هدايتهاى آنها مى گردد تا به اختلافات او در جنبه هاى مختلف پايان دهد (و اين مـرحـله سوم بود) در اينجا ((خداوند پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت دهند و انذار كنند)) (فبعث اللّه النبيين مبشرين ومنذرين ) و اين مرحله چهارم بود.در ايـنـجـا انسانها با هشدارهاى انبيا و توجه به مبد و معاد و جهان ديگر كه در آنجا پاداش و كيفر اعـمـال خـويـش را در مـى يـابـنـد براى گرفتن احكام و قوانين الهى آمادگى پيدا كردند و لذا مـى فـرمـايـد: ((خـداونـد با آنها كتاب آسمانى به حق نازل كرد تادر ميان مردم در آنچه اختلاف داشتند حكومت كند)) (وانزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيـما اختلفوا فيه ).و بـه ايـن تـرتـيـب ايـمان به انبيا و تمسك به تعليمات آنها و كتب آسمانى , آبى بر آتش اختلافات فروريخت و آن را خاموش ساخت ـ و اين مرحله پنجم بود.اين وضع مدتى ادامه يافت ولى كم كم وسوسه هاى شيطانى و امواج خروشان هواى نفس , كار خود را در ميان گروهى كرد لذا آيه مى فرمايد: ((در آن اختلاف نكردند مگر كسانى كه كتاب آسمانى را دريافت داشته بودند و بينات ونشانه هاى روشن به آنها رسيده بود آرى ! آنها, بخاطر انحراف از حق و سـتـمـگـرى درآن اخـتلاف كردند)) (ومااختلف فيه الا الذين اوتوه من بعد ما جائتهم البينات بغيابينهم ) و اين مرحله ششم بود.در ايـنـجا مردم به دو گروه تقسيم شدند مؤمنان راستين كه در برابر حق تسليم بودند آنها براى پـايـان دادن به اختلافات جديد به كتب آسمانى و تعليمات انبيابازگشتند و به حق رسيدند و لذا مى فرمايد: ((خداوند مؤمنان از آنها را به حقيقت آنچه در آن اختلاف داشتند به فرمان خود هدايت فـرمـود)) در حـالـى كـه افراد بى ايمان و ستمگر خودخواه همچنان در گمراهى و اختلاف باقى ماندند (فهدى اللّه الذين آمنوا لمااختلفوا فيه من الحق باذنه ) و اين مرحله هفتم بود.و در پـايان آيه مى فرمايد: ((خداوند هر كه را بخواهد و لايق ببيند به راه مستقيم هدايت مى كند)) (واللّه يهدى من يشا الى صراط مستقيم ).
اشـاره به اين كه مشيت الهى كه آميخته با حكمت او است گزاف و بى حساب نيست و از هرگونه تـبـعـيـض ناروا بر كنار است تمام كسانى كه داراى نيت پاك و روح تسليم در برابر حقند مشمول هـدايـتـهـاى او مى شوند, اشتباهات عقيدتى آنها اصلاح مى گردد و از روشن بينيهاى مخصوصى برخوردار مى شوند و آنها را از اختلافات ومشاجرات دنياپرستان بى ايمان بر كنار مى دارد و آرامش روح و اطمينان خاطر وسلامت جسم و جان به آنها مى بخشد.

[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:پيدايش دين و مذهب , ] [ 7:52 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 67 68 69 70 71 ... 169 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب