مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
به هر حال همانگونه که بسیارى از مفسّران گفتهاند این آیه یکى از امیدبخشترین آیات قرآن است؛ زیرا مىفرماید: اگر انسان با ایمان از دنیا برود مأیوس از رحمت خدا نخواهد بود، ولى اگر بىایمان و مشرک برود هیچ راهى براى نجات او نیست. دومین آیه همان محتواى آیه گذشته را بازگو مىکند با این تفاوت که در آخر آن مىفرماید: «و هر کس براى خدا همتایى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است»: (وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلا بَعِیدآ). بگو: "اى بندگان من که برخود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد".» نازل گردید و پیامبر (ص) براى آنها فرستادند، همگى خواندند و اسلام را پذیرا شدند در آیه قبل، سخن از «اِثْم عظیم»؛ «گناه بزرگ» بود، و در اینجا سخن از «ضَلالِ بعید»؛ «گمراهى دور» است، و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند؛ چرا که هرچه گناه بزرگتر باشد انسان را از خدا دورتر مىکند و گمراهى او را عمیقتر مىسازد. در آیه گذشته جنبه علمى و اعتقادى شرک مورد نظر بود، و در اینجا آثار عملى آن؛ و مسلّمآ این آثار از آن ریشهها حاصل مىشود. در سومین آیه یکى از قاطعترین تعبیرات در زمینه شرک و انحراف از توحید آمده است. شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) را مخاطب ساخته، مىفرماید: «به تو و همه پیامبران پیشین وحى شده که اگر مشرک شوى، تمام اعمالت تباه مىشود و از زیانکاران خواهى بود»: (وَلَقَدْ أُوحِىَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ). مسلّمآ نه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و نه هیچیک از پیامبران دیگر به خاطر مقام عصمتى که داشتند هرگز راه شرک را نپوئیدند؛ ولى براى بیان اهمّیّت مطلب، و نیز براى این که دیگران حساب خود را بکنند با چنین لحن قاطعى خطرات شرک را بیان مىکند. مطابق این آیه اگر انسان تمامى عمر خود را به عبادت و بندگى خدا و اعمال صالح مشغول باشد، و در پایان لحظهاى مشرک شود، و با همان حال از دنیا چشم بپوشد، تمام اعمال او محو و نابود خواهد شد. یعنى شرک همچون آتشى سوزان و صاعقهاى مرگبار است که تمام حاصل زندگى او را در کام خود فرو مىبلعد و خاکستر مىکند؛ و یا همانگونه که قرآن در آیه 18 سوره ابراهیم (علیه السلام) اشاره کرده همچون تندبادى بىامان است که بر خاکسترى بوزد و تمام آنها را بر باد دهد. «لَیَحْبَطَنَّ» از مادّه «حَبْط» (بر وزن ربط) از ریشه«حَبَط» (بر وزن هدف) در اصل به معناى آن است که حیوانى آنقدر علف بخورد که باد کند و بیمار شود یا بمیرد. سپس این واژه در اعمال فراوانى که ظاهر خوبى دارد امّا باطناش خراب است و به نابودى مىگراید به کار رفته است.(4) شبیه همین معنا در لسانالعرب و مصباح اللّغه نیز آمده است؛ ولى در لسانالعرب یکى از معانى «احباط» خشک شدن آب چاه، و عدم بازگشت آن ذکر شده است. مقائیس اللّغة مفهوم اصلى آن را بطلان، یا درد ذکر کرده و به آثارى که از زخم بعد از بهبودى روى پوست باقى مىماند نیز «حَبَطْ» گفتهاند. به هر حال این واژه در آیه مورد بحث و در بسیارى از آیات و روایات به معناى محو و نابودى ثواب اعمال صالح و از میان رفتن آثار مثبت آن است. درباره حقیقت حبط اعمال و چگونگى آن بحثهایى است که اینجا جاى آن نیست.
پی نوشت ها : (1) . سوره مریم، آیه 60. (2) . سوره زمر، آیه 53. (3) . مجمع البیان، جلد 3، صفحه 56. (4) . مفردات راغب، مادّه «حبط». نظرات شما عزیزان: [ دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:تنها گناه نابخشودنی , ] [ 10:18 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |