متن سوال: شادي و نشاط، چه نسبتي با دين دارد؟ آيا دين شادابي را تقويت ميكند يا سبب ركود و خمود آن است؟
متن پاسخ: با توجه به منابع ديني، يعني قرآن و سيره پيشوايان معصوم، دين اسلام موافق نشاط و شادي بوده، علاوه برآن كه آدمي را از تنبلي رهانيده و سرزنده ميسازد؛ البته؛ اين شادي، افراطي و تفريطي نبوده، بلكه درچارچوب نگاه تعديلي قابل رهيابي است.
1. اسلام و نيازهاي اساسي انسان؛
بهترين آيينها آييني است كه با طبيعت آدمي و سازمان آفرينش او سازگار بوده و نيازمنديهاي طبيعي و فطري اش را برآورده كند؛ در غير اين صورت، نه قابل عمل است و نه ميتواند آدمي را خوشبخت و سعادتمند سازد. تعاليم اسلام به دليل توجه به اين نيازها و متناسب بودنش با فطرت آدمي است ،كه توانست از محدوديت جزيرة العرب خارج گشته، جهان اسلام را در اقصي نقاط دنيا شكل دهد.«فاقم وجهك للدين حنيفا فطرة اللَّه التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق»
به گفته علامه طباطبايي، اسلام، نه انسان را از نيروهاي غرايز و خواستههايش محروم ميكند و نه همه توجه را به تقويت جنبههاي مادي او معطوف ميدارد؛ نه او را از جهاني كه در آن زندگي ميكند، جدا ميسازد و نه او را بينياز از دين و شريعت به حساب ميآورد و اين سه زاويه، مثلثي را ترسيم كرده كه انسان در محدوده آن كمال ،مقصود خود را به دست ميآورد و به سعادت ابدي ميرسد و اگر يكي از اين زاويهها باز شود و ناديده تلقي گردد، انسان را دچار سقوط ميكند و از اوج انسانيت به ورطه هلاكت او ميكشاند.(علامه طباطبايي، الميزان، ج 16، ص 203.)
2.شادي و نشاط يك ضرورت و نياز؛
از شادي تعاريف گوناگوني، مانند:1-«احساس مثبتي كه از حس ارضاي پيروزي به دست ميآيد»(انگيزش و هيجان، ص 367. )2-«مجموع لذتهاي منهاي درد»(روانشناسي شادي، ص 42 و 172. )3-«حالتي كه در فرآيند نيل به علاقهها در آدمي به وجود ميآيد»(جلوههاي شادي در فرهنگ و شريعت، ص 47.) اين پديده هر چند از زواياي گوناگوني تعريف و تشريح شده است، ولي به اتفاق انديشمندان يك ضرورت و نياز اساسي انسان به شمار ميآيد؛ چه كسي را ميتوان يافت كه مدعي باشد نيازمند به شادي نيست؟ اصلاً اساس جهان هستي و پديدههاي آن به گونهاي طراحي شدهاند كه در آدمي شادي ايجاد كنند. بهار با طراوت، صبح پر لطافت، طبيعت با ظرافت، آبشارهاي زيبا، گلهاي رنگارنگ، ديدار دوستان، ازدواج و پيوند و انسان و...، همه شادي آور و مسرّت بخش است. از آن جا كه شادي، ناكامي، نااميدي، ترس و نگراني را آزادي دور ميسازد، روانشناسان به ايجاد و تثبيت آن در انسان دستور اكيد دادهاند و تاكيد بر اين حقيقت است كه شادي نياز اساسي و ضروري ميباشد.روانشناسي شادي، روانشناسي كمال، راز شاد زيستن و....
همان بهتر كه دائم شاد باشيم /زهر درد و غمي آزاد باشيم
به خوش رويي و خوش خويي در ايام /همي روتا شوي خوش دل در انجام
اگر خوش دل شوي در شادماني /بماند شادماني، جاوداني
ناصر خسرو.
3عوامل شادي و نشاط؛
با كندوكاو در نظريات و گفتههاي دانشمندان و متون معتبر، ميتوان موارد ذيل را در زمره عواملي بر شمرد كه حالت شادي و نشاط را در انسان پديد ميآورند: 1. ايمان. 2. رضايت و تحمل. 3. پرهيز از گناه. 4. مبارزه با نگراني. 5. تبسم و خنده. 6. مزاح و شوخي. 7. بوي خوش. 8. خود آرايي. 9. پوشيدن لباسهاي روشن. 1. حضور در مجالس شادي. 11. ورزش. 12. اميد به زندگي. 13. كار و تلاش. 14. سير و سفر. 15. تفريح. 16. تلاوت قرآن. 17. تفكر در آفريدههاي خداوند. 18. صدقه دادن. 19. نگاه كردن به سبزهها و...(شيخ حر عاملي، وسائل الشيعة، ج 5، باب ملابس؛ شيخ طوسي، امالي، ح 45؛ محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 71، ص 95؛ آيين زندگي، ص 34)
چهار چيز هر آزاده را زِ غم بخرد / تن درست و خويِ نيك و نام نيك و خرد
هر آن كه ايزدش اين چهار روزي كرد / سزد كه شاد زِيَد شادمان و غم نخورد
رودكي.
ادامه مطلب