مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

نکته :تا اینجا از آیه استفاده می کنیم که ارتباط دو جنس مخالف ، درحد مکالمه وگفتگو نهی نشده است .

نتیجه : ارتباط کلامی بین دختر و پسر اشکالی ندارد !

سوال : آیا قرآن برای گفتگوی دو جنس با یکدیگر قید و شرط و حد و مرزی از نظر کمیت و کیفیت قائل شده است ؟ یا اینکه دختر . پسر بی هیچ قید و شرط و با هر شکل و شیوه ای می توانند با هم ارتباط گفتاری داشته باشند ؟

در این زمینه نیکوست با یکدیگر نگاهی به سورۀ احزاب بیافکنیم . در آیه 32 این سوره خطاب به زنان پیامبر ( ص ) می فرماید : ”ای همسران پیامبر ! شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر ] نیستید ، اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد ؛ و گفتاری شایسته گویید ” . گرچه خطاب آیه به زنان پیامبر (ص) است اما تعلیلی که در آخر آیه آمده ، همه زنان و مردان را در بر می گیرد . نتیجه آن که ؛ آیه 32 سوره احزاب ، ارتباط کلامی بین دو جنس را از دو طرف کنترل می کند . از طرفی ، دختران هنگام سخن گفتن باید عفت کلام را رعایت کنند و به گونه ای سخن نگویند که همراه عشوه و ناز باشد تا دلها را مجذوب خود سازد و از سوی دگر به پسران نیز سفارش می کند که در مواجه با جنس مخالف ، با دلی پاک (نه آکنده از تمایلات جنسی ) روبرو شوند .

بررسی ارتباط دختر و پسر در بعد مساعدت و یاری رساندن به یکدیگر

برای روشن شدن اصل مساعدت به قرآن باز می گردیم . در آیات سورۀ قصص موسی را دیدیم که به کمک دختران شتافت . اما نکته ای در ادامه ی آیه آمده که در خور تأمل فراوان است . قرآن می گوید : ” [موسی جوان] پس برای آن دو [گوسفندان را] آب داد ، آنگاه به سوی سایه برگشت. “ همین و بس . اما پس از مساعدت به دختران دیگر آنجا نایستاد ، به رویشان لبخند نزد ، از نام و نشانشان نپرسید ، از آنها نخواست تا به او بگویند خانه شان کجاست ؟ با که زندگی می کنند ؟ تا در منزلشان همراهی شان کند یا نه ؟ قرآن فقط می گوید : برایشان آب کشید ، آنگاه به سایه رفت . سپس دست به دعا برداشت و گفت : ” پروردگارا ! من به هر خیری که سویم بفرستی سخت نیازمندم .“ (قصص/28،24)

نمونه های فراوانی در قرآن نشان از آن دارد که مردانی تنها به انگیزه مساعدت ویاری رساندن به نیازمندان ، نه ایجاد پلی برای رسیدن به غریزه ها و اشباع نامشروع آنها ، به یاری و مساعدت زنان شتافته اند و گرفتاری آنها را بر طرف کرده اند . بنابراین نکته اصلی که از این آیات به دست می آید این است که ارتباط دختر و پسر در بعد مساعدت و یاری رساندن مورد نکوهش قرار نگرفته است.

بررسی حیا در پندار ، گفتار و رفتار دختر و پسر

در ادامه سورۀ ( قصص/26،28) می خوانیم : یکی از آن دو دختر که با شرم و حیا قدم بر می داشت نزد وی [موسی] آمد و گفت : ”پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان] برای ما ،مزد دهد . “

در تفاسیر آمده است، به خاطر مساعدت موسی ، دختران زودتر از همیشه به خانه رسیدند . پدر علت را جویا شد . آنان داستان جوان را برای پدر تعریف کردند . پدر یکی از آنها را به دنبال جوان فرستاد . قرآن می گوید : یکی از آن دو – در حالی که با آزرم قدم بر می داشت – نزد وی آمد . یعنی آن دختر در حالی که با شرم قدم می زد نزد موسی آمد .. پرسشی که در اینجا رخ می دهد و پاسخ به آن در بحث ” ارتباط دختر و پسر “ راهگشا است که آیا شرم و حیا از حالتهای روح انسان است یا از صفات جسم ؟ به عبارت دیگر وقتی می گوییم : ” شرمگین شدم“ منظور این است که روح ما شرمنده می شود یا اینکه کالبد یا چهره ما ؟ مسلم است که شرم و حیا از صفات روح است نه جسم و در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است : ” هر گاه از حیا برخودار نباشی ، هر چه می خواهی بکن “ گفته اند منظور از این حدیث آن است که اگر حیا نباشد ، انسان دست به هرکار زشتی می زند . این نکته بیان گر آن است که گرچه شرم و حیا یک حالت روانی و روحی است . اما آثار و نشانه های آن می توانند در کالبد ، ظاهر و اندام خود را نشان دهد . ما این حیا و شرم و یک حالت را نه تنها در رفتار و راه رفتن دختر شعیب می بینیم بلکه در گفتار و سخن او با موسای جوان نیز می بینیم ، به این بخش از آیه دقت کنید :” گفت : پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان ]برای ما ،مزد دهد . “ (قصص/24،28) به لحن و گفتار دختر توجه کنید . وقار و حیا از فتارش پیداست . دختر برای دعوت از موسی آمده است . برای انجام این مقصود ،کلمات را در ذهن خویش زیرورو می کند و به دنبال جمله مناسبی می گردد ” به خانه ما بیااندکی به آن می اندیشد . نه ،نه . جمله خوبی نیست . خوب است از پدر مایه بگذارم . بله ، این بهتر است . به موسی می گوید : ”پدرم تو را می طلبدیعنی من دعوت کننده تو نیستم . من تو را به خانه خویش نمی خوانم این پدر من است که تو را به خانه خویش خوانده است .آیا در ذهن کنجکاو موسی این سوال سبز نشدکه برای چه از من دعوت کرده اید تا به خانه تان بیایم ؟ ما که یکدیگر را نمی شناسیم . اما زیرکی دختر فرزانه شعیب حتی این پرسش را هم بدون جواب نمی گذارد . در ادامه می افزاید : ”پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان] برای ما، مزد دهد .“ خاطرت جمع، ای جوان ! منظور از این دعوت یک مسئله اقتصادی است . پاداش دادن توست .

پیش از این یاد آور شویم که برای گفتار دختر و پسر دو نکته اساسی باید در نظر گرفته شود :

1- کنترل بر صدا از سوی دختران ؛

2- کنترل و انگیزه های درونی از سوی پسران (با نیت سوء بر خورد نکردن )

ما این دو نکته را به روشنی در مکالمه حضرت موسی (ع) با دختر شعیت می بینیم . به ویژه هنگامی که می بینیم پس از قبول شعیب ، دختر از جلو و موسی از پشت سر حرکت می کند . بادی می وزد و جامه دختر را به بازی می گیرد . موسی چه می کند ؟ دختر را صدا می زند و به او می گوید : " ای کنیز خدا نمی خواهم دوربین ذهن من هر لحظه از اندام موزون تصویر بردارد . آیا جلوه های رفتاری و گفتاری جوانی را بهتر و دقیق تر از این می شود به تصویر کشید ؟ آیا بهتر از این می توان نظارت بر عمل ها و عامل ها ، نظارت بر انگیزۀ های رفتاری و انگیخته های گفتاری را تبیین کرد ؟ 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:حریم روابط دختر و پسر از نگاه قرآن , ] [ 8:26 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب