نقطه ضعف در پيشرفت مقررات:
بنابر آنچه گذشت ميان روحيه آزاديخواه انسان و مقررات اجتماعى يك نوع تضاد و ناسازگارى موجود است يعنى قوانين مانند زنجيرى است كه برپاى تو نهاده شده و او پيوسته مىخواهد زنجير را پاره كرده و از بند رهايى يابد. و اين بزرگترين خطرى است كه پيوسته مقررات اجتماعى را تهديد مىكند و اركان آن را متزلزل مىسازد.
بدين جهت هميشه همراه مقررات و وظائف علمى؛ يك رشته مقررات ديگر براى مجازات متخلفان وضع مىشود كه مردم را از مخالفت ترسانيده باز مىدارد و گاهى براى آنكه مردم را به اطاعت قوانين تشويق كند آنان را به اخذ پاداش و جوائزى اميدوار مىگرداند البته جاى انكار نيست كه اين مطلب (يعنى ترس از مجازات و شوق دريافت پاداش) تا اندازهاى به اجراى قوانين كمك مىكند ولى نمىتواند صد در صد راه تخلف را ببندد و نفوذ و تسلط قانون را كاملا حفظ نمايد زيرا قوانين مجازات نيز به درد قوانين ديگر مبتلى بوده و قابل تخلف مىباشد و پيوسته از ناحيه طبع آزادى خواه بشر تهديد مىشوند، زيرا مردمى كه نفوذ و قدرت كامل دارند مىتوانند بدون ترس و هراس علنا مخالفت كنند يا با اعمال نفوذ؛ دستگاه قضائى و سازمان اجرايى را به موافقت خواستههاى خود مجبور نمايند.
و كسانى هم كه نفغوذ و قدر كافى ندارند مىتوانند از غفلت يا ضعف كار كارگردانان جامعه سوء استفاده كرده مخالفتهاى خود را پتهانى انجام دهند، يا با رشوه و شفاعت يا از راه دوستى و خويشاوندى بامتنفذان اجتماع به مقصود خويش نائل آيند و در نتيجه چرخ اجتماع را از محور خود بيرون آورده از كار بيندازند.
بهترين گواه بر مطلب اين است كه ما هر روزه هزاران نمونه از اين گونه مخالفتها و قانون شكنىها را در جامعههاى مختلف بشرى مشاهده مىنمائيم.
نظرات شما عزیزان: